شاعر‌پارسی اشعار شفیعی کدکنی

  • نویسنده موضوع ღReyhaneღ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 169
  • کاربران تگ شده هیچ

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/19
ارسالی‌ها
580
پسندها
896
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر !‌ اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را!


***


...در دوردست باغ برهنه چکاوکی
بر شاخه می سراید
این چند برگ پیر
وقتی گسست از شاخ
آندم جوانه های جوان
باز می شود
بیداری بهار
آغاز می شود


***


آن بلوط کهن آنجا بنگر
نیم پاییزی و نیمیش بهار
مثل این است که جادوی خزان
تا کمرگاهش
با زحمت
رفته ست و از آنجا دیگر
نتوانسته بالا برود


***


آن صداها به کجا رفت
صداهای بلند
گریه ها قهقهه ها
آن امانت ها را
آسمان آیا پس خواهد داد ؟
پس چرا حافظ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
31
بازدیدها
1,300

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا