متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های مهشید دلگشایی

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #61
شاید که حاشا کرده بودی بودن من را
زیرا که مدتها برایت دردسر بودم

تسکین ندارد عشق حال بدتری داری
شاید شبیه قرص هایم بی اثر بودم

هر طعنه ات از زخم یک شمشیر بدتر بود
وقتی که خنجر می کشیدی بی سپر بودم

حالم شبیه شعله های چوب کبریت است
با آتشی هر لحظه در بین خطر بودم

هر چند پایت روی احساسات من بوده است
باید بدانی دوستدارت بیشتر بودم
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #62
اینک منم تبدار عشقی بی نهایت
مجنون من حالا کجای داستانی ؟
عادت نکردم از تو حتی دور باشم
باید قسم میدادمت با من بمانی​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #63
تو بارانترین حس نابم شدی
به ابری ترین خاطراتم ببار
به تنهایی من کمی رحم کن
به روی غمم لحظه ای پا گذار​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #64
وقتی که باز هم گره ای کور میشوم
ای کاش وا کنی گره از ساق پای من

ذهنم ولی به رفتنت عادت نکرده است
بویت هنوز می رسد از قصه های من​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا