نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های مهشید دلگشایی

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #51
بر هستی ام آتش زدی اما ندیدی
من می روم تا ناکجای درد هایم
رخت سیاهی بر تنم پوشیده ام که
فهمیده باشی ابتدای درد هایم

فهمیده باشی دلخوشی هایم تو بودی
نام تو در شعرهایم می گذارم
عیبی ندارد حس تو با من غریبست
من خستگی های تو را هم دوست دارم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #52
مرد بود و از دل آن راه طولانی گذشت
از تمام سختیش حتی به آسانی گذشت

مثل او بیزار از دنیای بی روحش نبود
رفت و از این سایه ی سر در گریبانی گذشت

چتر در دستش گرفت و زیر بارش های تند
بی صدا از آن خیابان های بارانی گذشت​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #53
دوری که باز حال مرا حس نمی کنی
دنیای پر زوال مرا حس نمی کنی

در باغ های شاد پر از نونهال عشق
ضعف تن نهال مرا حس نمی کنی

ممنوعه ای میان درختان این بهشت
وقتی که سیب کال مرا حس نمی کنی​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #54
اینکه مرا از خود نمیدانی مهم نیست
هرگز کنار من نمی مانی مهم نیست

صد بار تا مرز جنونم پیش رفتم
دیگر مرا هر چه برنجانی مهم نیست

مثل زمستانی که جا خوش کرده در من
سرمای سرد و سخت و طولانی مهم نیست​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #55
تقدیم میکنم به تو این شعر را ولی
یکسال میشود که برای تو مرده ام
یکسال با زبان غزلهای خسته ام
در بیت بیت شاعری ام دست برده ام

یکسال میشود که تو هستی ولی دلت
با چشمهای منتظر من رفیق نیست
این انتظارها که به پایان نمیرسد
وقتی که قول و قرارت دقیق نیست​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #56
عاقبت دیدم که از ایل و تبارم رفته ای
خوب میدانم که با دار و ندارم رفته ای

چتر در دستم گرفتم آمدم دیدم که تو
از تن خیس خیابان های تارم رفته ای

غربت گلهای من بعد از تو هی قد می کشد
عطر قمصر بودی از صبح بهارم رفته ای​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #57
گریه میکردم شبیه کودکی در غربتم
کاش پیدایم کنی در لابه لای حسرتم

راه میرفتم میان کوچه های انتظار
میزدم بیراهه ها را بر دل پر محنتم

چشمهایم منتظر بر قاب عکست خیره بود
گریه میکردم برایت گریه ها شد عادتم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #58
ای کاش که دستان تو را داشته باشم
تا مهر فراوان تو را داشته باشم

ای کاش که در تنگی زندان نفس هام
من حلقه ی پیمان تو را داشته باشم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #59
دست مرا بگیر و به اوج خودت ببر
تا کهکشان راه تو چیزی نمانده است
رد میشوم به یمن تو از خاطرات بد
من را تمام خوبیت اینجا کشانده است​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #60
فرمانروای قلب من باش و برایم
دیوانگی کن لحظه ها شبها کنارم
تو پادشاهی کن برای کشورم تا
خود را به دستان تنومندت سپارم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا