نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شاعر‌پارسی اشعار نظامی گنجوی

  • نویسنده موضوع zeinab z
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 48
  • بازدیدها 1,373
  • کاربران تگ شده هیچ

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #41
منم عاشق مرا غم سازگار است
تو معشوقی ترا با غم چکار است

تو گر سازی وگرنه من برانم
که سوزم در غمت تا می‌توانم

مرا گر نیست دیدار تو روزی
تو باقی باش در عالم فروزی
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #42
چو عمر از سی گذشت یا خود از بیست
نمی شاید دگر چون غافلان زیست

نشاط عمر باشد تا چهل سال
چهل ساله فرو ریزد پر و بال
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #43
شبی نعلبندی و پالانگری
حق خویشتن خواستند از خری

خر از پای رنجیده و پشت ریش
بیفکندشان نعل و پالان به پیش

چو از وامداری خر آزاد گشت
بر آسود و از خویشتن شاد گشت

تو نیز ای به خاکی شده گردناک
بده وام و بیرون جه از گرد و خاک
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #44
چو در نیم‌ شب سر برارم ز خواب
تو را خوانم و ریزم از دیده آب

و گر بامدادست راهم به توست
همه روز تا شب پناهم به توست
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #45
هر که تو بینی ز سپید و سیاه
بر سر کاریست در این کارگاه

جغد که شومست به افسانه در
بلبل گنجست به ویرانه در

هر که در این پرده نشانیش هست
در خور تن قیمت جانیش هست
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #46
نه هر قسمت که پیش آید نشاطست
نه هر پایه که زیرافتد بساطست

چو روزی بخش ما روزی چنین کرد
گهی روزی دوا باشد گهی درد

خردمند آن بود کو در همه کار
بسازد گاه با گل گاه با خار
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #47
چه خوش داستانی زد آن هوشمند
که بر ناگزاینده ناید گزند
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #48
صحبتی جوی کز نکونامی
در تو آرد نکو سرانجامی
همنشینی که نافه‌بوی بود
خوب‌تر زآنکه یافه‌گوی بود
عیب یک همنشست باشد و بس
کافکند نام زشت بر صد کس
 

(فاطمه1381)

مدیر بازنشسته
سطح
4
 
ارسالی‌ها
2,965
پسندها
3,118
امتیازها
28,773
مدال‌ها
3
  • #49
کس به جهان در ز جهان جان نبُرد
هیچ‌کس این رقعه به پایان نبُرد
منزل فانیست قرارش مبین
باد خزانیست بهارش مبین
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا