شعرکده °•عاشقانه•°

[زَرِآ]

روی تو بر پشت زمین خلق را
موجب فتنه‌ست و فتور ای صنم

 

[زَرِآ]

تا به کرم خرده نگیری که من
غایبم از ذوق حضور ای صنم

 

[زَرِآ]

حور خطا گفتم اگر خواندمت
ترک ادب رفت و قصور ای صنم

 

[زَرِآ]

روی مپوشان که بهشتی بود
هر که ببیند چو تو حور ای صنم

 

[زَرِآ]

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم

 

[زَرِآ]

خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست

 

[زَرِآ]

من و غم ازین پس که دور از رخ تو
چه باشد اگر یک شبی پیشم آیی

 

[زَرِآ]

نیاید تو را هیچ غم بی‌دل من
کسی دید خود عید بی‌روستایی

 

[زَرِآ]

اگر نه امید وصال تو بودی
ز دیده برون کردمی روشنایی

 

[زَرِآ]

وفا را به عهد تو دشمن گرفتم
چو دیدم مرا فتنه تو بیوفایی