نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی "تاپیک جامع گزیده اشعار شاعران"

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #221
تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی

من همه در حکم توام تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی

با همه ای رشک پری چون سوی من برگذری
باش چنین تیز مران تا که بدانم که تویی

دوش گذشتی ز درم بوی نبردم ز تو من
کرد خبر گوش مرا جان و روانم که تویی

چون همه جان روید و دل همچو گیاه خاک درت
جان و دلی را چه محل ای دل و جانم که تویی

ای نظرت ناظر ما ای چو خرد حاضر ما
لیک مرا زهره کجا تا به جهانم که تویی

چون تو مرا گوش کشان بردی از آن جا که منم
بر سر آن منظره‌ها هم بنشانم که تویی

مستم و تو م**س.ت ز من سهو و خطا جست ز من
من نرسم لیک بدان هم تو رسانم که تویی

زین همه خاموش کنم صبر و صبر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #222
دل تنگم و دلتنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
عاشق نشدى ، لنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

كو قطره اشكى كه به پاى تو بريزم كه بمانى ؟
بى اسلحه در جنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

تو آن بت مغرور پيمبر شكنى داغ نديدى
دل بسته به يك سنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

تو تابلوى حاصل دستان هنرمند خدايى
نقاشى بى رنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

گشتم همه جا را پى چشمان پر از شوق تو اما
فرسنگ به فرسنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

#سید_تقی_سیدی‌

 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #223

گفتگو و یاد جفا کردنم چه سود

او بود بی‌وفا و در این گفتگو نبود

ماهی که مهربان نشد از یاد رفتنی است

عطری نماند از گل رنگین که بو نبود


#شهریار



 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #224
تا به دامان تو ما دست تولا زده ایم
به تولای تو بر هر دو جهان پا زده ایم

تا به کوی تو نهادیم سر از روی نیاز
پشت پا بر حرم و دیر و کلیسا زده ایم

در خور مستی ما رطل و خم ساغر نیست
ما از آن باده کشانیم که دریا زده ایم

همه شب از طرب گریه ی مینا من و جام
خنده بر گردش این گنبد مینا زده ایم

نشوی غافل از اندیشه شیدائی ما
گرچه زنجیر به پای دل شیدا زده ایم

تا نهادیم سر اندر قدم پیر مغان
پای بر فرق جهان از سر دار آمده ایم

جای دیوانه چو در شهر ندادند «هما»
من و دل چند گهی خیمه به صحرا زده ایم

#همای_شیرازی‌

 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #225
ساقی بده پیمانه ای زآن مِی که بی خویشم کند
بر حُسن شورانگیز تو عاشق تر از پیشم کند

زان مِی که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند

نور سحرگاهی دهد فیضی که می خواهی دهد
با مسکنت شاهی دهد سلطان درویشم کند

سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند

بستاند این سرو سهی، سودای هستی از رهی
یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند

#رهی_معيرى‌

 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #226
بانوی فصل درختان سارپوش!
مهتاب پنجره‌های غبارپوش!
بانوی آبی آبان و آسمان!
ای پرحرارتِ سردِ بهارپوش!


بانوی فصل درختان سارپوش!
مهتاب پنجره‌های غبارپوش!

بانوی آبی آبان و آسمان!
ای پرحرارتِ سردِ بهارپوش!

زیبایی تارک دنیای بی‌حصار!
اعجاز صومعه‌های حصارپوش!

روح شرابی و قانونِ م**س.ت‌ها
ای بی‌تو، خُم خفقانی خمارپوش!

دیدی که رفتنت از شهرِ شعرِ من
یعنی غروب ِ زمینی مزارپوش؟

پر می‌دهی که مرا در قفس کنی
ای جبرِ گاه‌به‌گاه اختیارپوش!

آواره‌ام که تو عریان کنی مرا
آری... منم، شبحِ انتظارپوش

#افشین_یداللهی


لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #227

شب گذشته کجا بوده‌ای که چشمانت

هنوز م**س.ت و خراب از ش*ر..اب دوشین است

ز اشک نیم شبی سرخ شد رخ زردم

ببین ز عشق تو کارم چگونه رنگین است

#فروغی_بسطامی



لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #228

صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد

راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد

گرچه مهجورم تن اندر درد هجران کی دهم

روزی آخر یاد ما بر یاد جانان بگذرد

#انوری



 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #229
از قفس راندیّ و گفتی رو که آزادی دگر
تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر!

بهر من آسودگی در بند، بهتر حاصل است
تا نیفتد دیده‌ام بر سرو آزادی دگر

با همه سرعت مگر چون من به زلفت شد اسیر؟
گر نه، از کویَت وزان نبوَد چرا بادی دگر؟

دوش، اسم دانه‌ی خال تو آمد بر زبان
نشنوم از مرغِ دل، امروز فریادی دگر

تیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند
کشته‌ی خود را مده بر دست جلادی دگر

از وفا نبوَد که شیرین، بعد مرگ کوهکن
دل نهد بر عشقبازی‌های فرهادی دگر

"صامتا"! درس ادیبت داده این طبّ اللسان
می‌مَجو این رتبه از تادیبِ استادی دگر...

#صامت_بروجردی



 
امضا : NASTrr

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,451
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #230
تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم
بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری

تا شدم بی‌اثر، از ناله اثرها دیدم
بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری

تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری

سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری

تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست
خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری

#فروغی_بسطامی‌

 
امضا : NASTrr

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا