همگانی "تاپیک جامع گزیده اشعار شاعران"

[hadi]

ای جنگل! ای پیوسته پاییز
ای آتش خیس
ای سرخ و زرد ای شعله‌ سرد
ای در گلوی ابر و مه فریاد خورشید
تا کی ستم با مرد خواهد کرد نامرد
ای جنگل !
اینجا سینه‌ من چون تو زخمی‌ست
ابتهاج

 

[hadi]

امان نمی‌دهی ای سوزِ غم به سازِ دلم
بیا که گریهٔ بی‌اختیار را مانی…
ابتهاج

 

[hadi]

عمریست که ما منتظر باد صباییم
تا بو که چه پیغام دهد باد صبایی
ابتهاج

 

[hadi]

خوش سایه روشنی است تماشای یار را
این دود آه و شعله که بر دفترم گذشت

 

[hadi]

روزگارا قصد ایمانم مکن
زآنچه می‌گویم پشیمانم مکن

کبریای خوبی از خوبان مگیر
فضلِ محبوبی ز محبوبان مگیر

گم مکن از راه، پیشاهنگ را
دور دار از نامِ مردان، ننگ را

گر بدی گیرد جهان را سربه‌سر
از دلم امیّد خوبی را مبر

چون ترازویم به سنجش آوری
سنگ سودم را منه در داوری

ابتهاج

 

[hadi]

چه شیرین و چه خوشبوست
کجا خوابگهِ اوست؟
پی آن گل پر نوش
چو پروانه بگردید ….
ابتهاج

 

[hadi]

سر به سودایی نیاوردم فرود
گرچه دستِ آرزو کوته نبود

آن قَدر از خواهشِ دل سوختم
تا چنین بی خواهشی آموختم…

 

[hadi]

زیر سرپنجه‌ی گرگیم و جگرها خون است
ای شبان دل ما ناله‌ی نای تو کجاست؟!

 

[hadi]

این باد خوش نفس، به مراد تو می وزد
رقص درخت و عشوهٔ گل در هوای توست

 

[hadi]

داغ ماتم هاست بر جانم بسی
در دلم آهسته می گرید کسی …