کد رمان: 5824
ناظر: @پرینز
خلاصه: در دنیایی که روابط به سرعت با یک کلیک ساخته و شکسته میشود، آتاناز تنها به یک هدف فکر میکند، پیشرفت!
اما زمانی که پیامی از جایی دورتر از انتظار میآید، همه چیز رنگ دیگری به خود میگیرد. او نمیداند که این ارتباط که در ابتدا تنها یک تصمیم تجاری بود به زودی...
کد رمان: 5820
ناظر: @پرینز
خلاصه: در هنگامهای که جهان بر لبهی تیغ غرور و قدرت ایستاده، عشق در تاریکی دشمنی جوانه میزند. آرشیدا، بانوی اصیلزادۀ پارسی، در بند رومیان گرفتار میشود، اما روح سرکش و نگاه آتشینش، قلب مارکوس والریوس، فرماندهای از سرزمین فاتحان را به لرزه میاندازد.
میان...
کد رمان: 5798
ناظر: @L.latifi❁
خلاصه رمان:
شیده یا شهزاده سازگار مشخص نیست؛ اما او گریزان از نامی که پدر برایش انتخاب کرده، در گذشته مقابل سایه بازیهای تئاتر به دستان دراکولا به قتل رسیده.
حالا چندین سال از آن روزها گذشته!
اینبار برای به دست آوردن شهرت و ثروت از هر دست اندازی پرواز میکند تا...
نام رمان: از خاکستر تا خورشید
نام نویسنده: نسترن جوانمرد
ژانر: #تراژدی #اجتماعی #عاشقانه
خلاصه:
در دل ویرانههای زلزلهای هولناک، رازهایی دفن شده که سرنوشت ماهور را به دو برادری که کودکیشان را فدا کردهاند، گره میزند. در سفری پر از عشق، درد، و بخشش، ماهور باید با حقیقتهای تلخ روبهرو شود و...
کد: 5773
ناظر: @پرینز
خلاصه:
این داستان، قصهی دختری است که سایههای تاریک گذشتهاش را به دوش میکشد، اما با قلبی زخمی و ارادهای بیپایان، برای یافتن نور در دل تاریکی میجنگد. او به همراه دوستی نزدیک، سفری را آغاز میکند؛ سفری از فرار و رهایی به سوی بازسازی، از تنهایی به سوی اعتماد، و از...
کد رمان: 5774
ناظر رمان: @پرینز
خلاصه:
وقتی که خیلی دیر است! وقتی کاری از دست کسی برنمی آید! وقتی که برای نجات رابطه عاشقانهاش دیر است! وقتی که برای نجات جان آدمهای نزدیکش دیر است! وقتی که برای نجات دوستیاش دیر است! وقتی که برای نجات عشق از دست رفتهاش خیلی دیر است! آنجاست که تنها باید به...
کد رمان: 5768
ناظر: @Ghasedak.
به نام خدا
خلاصه:
زمانی که ما، غرق زندگی سخت و نفسگیرمان هستیم.
هستند کسانی که دغدغهشان، نگهداشتن زمین برای فرزندان ماست.
سُلدا روایت کسانی ست که در سایه عبور میکنند و کسی آنها را نمیبیند. کسی برایشان به احترام نمیایستد.
سُلدا روایت عاشقانیست که...
کد رمان: 5716
ناظر رمان: @Armita.sh
خلاصه:
گاه خیالاتی در سر داری که میخواهی با تمام وجودت، آنها را از ذهنت بیرون بکشی و در واقیعت احساسش کنی؛
هزاران بار آرزو میکنی، گاه میشود و گاهی هم نه! اما فرقی نخواهد داشت؛ حتی اگر آرزویت برآورده شود، زمانی میرسد که دوباره آرزو میکنی کاش تمام این...
کد رمان: 5694
ناظر: @Abra_.
خلاصه:
در یک کارخانهی متروک، قتل مرموزی روی میدهد و بهمن، سرگردی که تلاش میکند از سایههای گذشتهاش فرار کند، در میان این وقایع گرفتار میشود. این پرونده تنها یک قتل ساده نیست؛ ردپای مرگ او را به زنی مرموز میرساند و او را در بازیهای روانی پیچیدهای غرق میکند...
نام فنفیکشن: شکوفهای در آغوش ابریشم
ژانر: #فانتزی #عاشقانه
نویسنده: رینا همیلتون
برگرفته از هری پاتر.
کد فنفیکشن: 59
ناظر: @-Ennui
خلاصه:
هر بلکی که اسمش هنوز تو شجرهنامهست، لزوماً با عقاید خاندانش موافق نیست. نمونه بارزش ریگولوس قصه ما. زندگی بار سنگینی به شونههای نحیفش تحمیل کرده...
کد رمان: 5673
ناظر رمان: @asalezazi
خلاصه: من پر کشیدن لبخند از روی لبهایم را دیدم،
خاموش شدن نور امید در چشمانم را هم دیدم،
بیجواب ماندن تمام حرفهایم هم بارها به رخم کشیده شد،
حال نیستی و مانده ام با یک دنیا خلاء؛
این هم از این... .
کد رمان: 5652
ناظر رمان: @پرینز
سطح: ویژه
به نام ایزد منان
خلاصه:
«دستانی که در آتش میرقصید حکایت از پشیمانیای داشت که چارهای برایش نبود و چشمانِ محکوم به تماشا، حکایت تلخش را از بَّر شد!»
زندگی مشترک بهنود که در شرف سه نفره شدن بود رو به فروپاشی رفته و تلاشهایش بیثمر شدهبود؛ اما...
کد رمان: 5614
ناظر رمان: @asalezazi
جلد اول: پارسه
قدمت ایران به پنج هزار سال پیش باز میگردد، تئوریهایی باب وجود جادو، اهرمن، موجودات جادویی همچون سیمرغ وجود دارد که اگر واقعی باشند دنیا دگرگون خواهد شد، و اما چطور باید فهمید؟ این رمان دقیقا قصد دارد این تئوری را برای شما اثبات کند،...
"بِسم اللّهِ الرّحمن و الرّحیم"
کد رمان: 5589
ناظر: @L.latifi❁
خلاصه:
این داستان روایتگر زندگی دختریست، که نفهمید چه وقت بزرگ شد؛ چرا که در سن شانزده سالگی آموخت مادر باشد و مادری کند.
حال میان رازهای گذشته و آینده دیواری از جنس سکوت فاصله انداخته است، که با کوچکترین کلمهای میتواند؛...