متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار ازتبــارلیلــی| negin javadi کاربرانجمن یک رمان

چطورن شعرا؟!

  • 1:خوبه،ادامه بده

  • 2:خوب نیس،ادامه نده


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #11
من مرده

اری حق با شماست
مرده جرات نگاه کردن به خود ندارد
من خیلی وقت است که مرده ام
خیلی وقت است که به خود نگاهی نمیکنم
چیزی از من نمانده تا ان رابنگرم​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #12
مسخ نگاه

باخیالت درسبزه زاری همراه شدم
ساعتی برلب جویی درفکرم شناورشدم
همه تن چشم شده
محو تماشا شده
همه ی راز جهان خفته در چشمانت
برای هویداشدنش باید خواند کهانت
زمان مسخ نگاهت شده
چشمانم اسیر چشمان دلربایت شده


*کهانت:اخترشناسی
 
آخرین ویرایش

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #13
صحرای غم

یادم آید روزی که رفتی
پای درصحرای غم بگذاشتم
چادر اندوه برسرم آویختم
ماه وخورشید وفلک
به عشقمان طعنه زنان میخندید
قطره لرزان اشک همچومروارید
ازچشمانم بریخت...​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #14
جام عشق

درروشنی صبح به صفحه آسمان مینگرم
من شدم اسمان وتوشدی خورشید بی غروبش
عشقت شده تمام من
ای تمام من
عشقت همچوشرابی درجام بلوری چشمک میزند
وسوسه میکند مرا
به یکباره سربکشم جام عشق وجنون تورا
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #15
هرصبح

من هرصبح باخیالت بیدارمیشوم
صورتت همچو خورشید است که دروقت صبحگاهی
درخیالم میتابد
من هرصبح لغزش دستان گرمت را
روی گونه هایم حس میکنم​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #16
چشم درراه

باخیالت قدم که هیچ پرواز هم میکنم
کاش بیایی وباگرمای دلپذیرت
سرمای وجودم را ذوب کنی
درنبودت
دلم،لبم ،وجودم یخ کرده است
من هنوز هم توراچشم درراهم...​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #17
معجزه

لب دریا نشسته ام
ازمن تاخودمن چه فاصله ها افتاده
من ودریا همدردیم
هردو ازدرون پرتلاطم ولی ظاهری آرام
اوبا موج هایش آهنگ دلتنگی رابه گوشم میرساند
اوهرشب بامهتاب ملاقاتی دلچسب دارد
ولی من پراز نگفته هام
نگفته هایی که به مرداب تبدیل شده اند
کاش معجزه ای ازراه برسد
معجزه ای به نام "تو"
 
آخرین ویرایش

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #18
تونیستی

تونیستی که ببینی
چه دامن پرچینی میکشد
خیالم به سمت تو
همه چیز ساکت وغمگین است
درنبودتو
کسی پشت ساعت عقربه هارا هول میدهد
تا زمان برسد به وقت دیدارتو
نه،تونیستی ببینی...​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #19
آسمان

فضای یادتو
همچوصحنه آسمان گسترش یافته است
تمام ذهنم رامحاصره کرده ای
شکوفاشده هزاران هزارستاره درخشان
چگونه برسم به این آسمان
تابغل کنم تورا اسان​
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #20
م**س.ت عشق

ش*ر..اب بوسه هایت را
جرعه جرعه میکشم برسرم
م**س.ت عشق توگرفته است دربرم
میخواهم وجودم همه لبریزتوشود
ای همه ی باورم​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا