متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

چیکار می‌کنین اگه....؟

  • نویسنده موضوع M.JOUDI❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 54
  • بازدیدها 1,298
  • کاربران تگ شده هیچ

merry

نویسنده انجمن
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,225
پسندها
34,858
امتیازها
60,573
مدال‌ها
22
سن
22
  • #21
:24::24::24::24::24: وایییییی خیلی خوبیییییی

ولی از رو نمیر
کتک کاری دوس داره؟ اگه من جات بودم شاید باهم وحشی بازی می‌کردیم. (همه‌ی بچه‌های فامیل تا منو می‌بینن انگار که درخت دیده باشن مث میمون ازم آویزون میشن :laughting: از بس باهم وحشی بازی کردیم:laughting:)
 
امضا : merry

°•°HASTI°•°

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
51
پسندها
847
امتیازها
4,848
  • #22
خب راحت بگو الان تو داخل سایت ما معروف شدی از یه خانم معروف انتظار نمیره بشینه گریه کنه پس آروم بشین تا من به همه بگم چه خواهر خوبی دارم تازه اگه دختر خوبی باشی از طرف سایت در مورد تو یه رمان می نویسن
اینو بگو شاید آروم شد اگه نشدم یه قرص خواب آور بده بهش راحت باش
 

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
67,103
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #23
خب راحت بگو الان تو داخل سایت ما معروف شدی از یه خانم معروف انتظار نمیره بشینه گریه کنه پس آروم بشین تا من به همه بگم چه خواهر خوبی دارم تازه اگه دختر خوبی باشی از طرف سایت در مورد تو یه رمان می نویسن
اینو بگو شاید آروم شد اگه نشدم یه قرص خواب آور بده بهش راحت باش
خخخخ اروم شد ولی نه اینجوری
زندونیش کردم@_@
 
امضا : M.JOUDI❁

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • محروم
  • #24
من که بچه بودم دوتا خواهر بزرگم به زور میبردنم توحموم و آب داغ رو باز کردن و منو میگرفتن زیرش یا چندتا قاشق روغن جامد به خوردم میدادن اولین بار به مامانم گفتم ولی فایده ای نداشت دیگه مجبور شدم هرچی اونا بگن رو انجام بدم خلاصه تا پانزده ساله گی هرچی میگفتن رو انجام میدادم توهم میتونی همین کار رو بکنی :984::wave:
 

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
67,103
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #25
من که بچه بودم دوتا خواهر بزرگم به زور میبردنم توحموم و آب داغ رو باز کردن و منو میگرفتن زیرش یا چندتا قاشق روغن جامد به خوردم میدادن اولین بار به مامانم گفتم ولی فایده ای نداشت دیگه مجبور شدم هرچی اونا بگن رو انجام بدم خلاصه تا پانزده ساله گی هرچی میگفتن رو انجام میدادم توهم میتونی همین کار رو بکنی :984::wave:
شکنجه‌اش نمیکنم بچه رو که
بعدشم مامان من خیلی روی این فسقله حساسه
 
امضا : M.JOUDI❁

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • محروم
  • #26
شکنجه‌اش نمیکنم بچه رو که
بعدشم مامان من خیلی روی این فسقله حساسه
خب میتونی یکم مهربون تر رفتار کنی مثلا بگی وحش مو سفید میاد برات البته من خودم کوردم کوردها به وحش مو سفید میگن (قژ چرمو)من پسر پسرعمه ام رو با این روش میترسوندم
 

._.Negar

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
235
پسندها
3,054
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #27
من آبجی کوچیک تر از خودم ندارم ولی هروقت یه بچه فامیل جیغ میزنه گریه میکنه منم شروع میکنم ادای گریه کردن دراوردن و به وحشتناک ترین حالت ممکن شیون میکنم ...سه حالت داره
1.ذوق میکنه میخنده
2.میترسه و گریش بیشتر میشه
3.خنثی نگات میکنه و از کارت پشیمونت میکنه به حدی که احساس معلول ذهنی بودن بهت دست میده
که خب من معمولا شاهد آخری بودم ولی عیب نداره به ساکت شدنش می ارزه ... توام امتحان کن
تا راه حل های بعدی بدرود :straight-face:
 

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
67,103
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #28
خب میتونی یکم مهربون تر رفتار کنی مثلا بگی وحش مو سفید میاد برات البته من خودم کوردم کوردها به وحش مو سفید میگن (قژ چرمو)من پسر پسرعمه ام رو با این روش میترسوندم
@_@ یبار گفتم لولوخان میاد میخوردت
گفت چاقو میکنم تو شیکمش پارش میکنم دل و رودشو میریزم کف زمین حالش جا بیاد
 
امضا : M.JOUDI❁

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
960
پسندها
67,103
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #29
من آبجی کوچیک تر از خودم ندارم ولی هروقت یه بچه فامیل جیغ میزنه گریه میکنه منم شروع میکنم ادای گریه کردن دراوردن و به وحشتناک ترین حالت ممکن شیون میکنم ...سه حالت داره
1.ذوق میکنه میخنده
2.میترسه و گریش بیشتر میشه
3.خنثی نگات میکنه و از کارت پشیمونت میکنه به حدی که احساس معلول ذهنی بودن بهت دست میده
که خب من معمولا شاهد آخری بودم ولی عیب نداره به ساکت شدنش می ارزه ... توام امتحان کن
تا راه حل های بعدی بدرود :straight-face:
وقتی کوچیکتر بود عملی بود ولی الان نچ
میشینه بر و بر نگا میکنه میگه زشت بودی زشتتر شدی
-_-
 
امضا : M.JOUDI❁

zakie20

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
4
امتیازها
0
  • #30
باهاش بازی کن خب
یا یه فیلمی چیزی ببینین
باهم اشپزی کنین
 
امضا : zakie20
عقب
بالا