متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان زاغ کبود(هورزاد) | مهدیه احمدی نویسنده برتر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • #11
سلام عشقم.
از اون‌جایی که من زیاد توی نظر دادن و انتقاد خوب نیستم، مس یه نظر ساده می‌دم درنورد رمان قشنگت.
اشتباه تایپی در ڔمان دیده می‌شد بهتره یه ویرایش دیگه بشه.
توصیفات عالی؛ طوری که من خودم رو داخل رمان حس می‌کردم√
ژانرها کامالا با رمان هم‌خونی داشتن√
دیالوگ‌های پربار و زیبایی داشت رمان√
اسم رمان قشنگه و شاید یه معنی خاص بده برای نویسنده و بعدا بخواد ازش رونمایی کنه، ولی به نظرم اسم شخصیت اولم هست یه جوری میشه.
روند رمان نه تند بود و نه پرسرعت√
توصیف ظواهر هم عالی بود√
کلا رمان قشنگی بود و من به‌جز اشتباهای تایمی، مشکلی نمی‌توڽم بگیرم.
موفق باشی عزیزم
 
امضا : S.LOTFI

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #12
سلام عشقم.
از اون‌جایی که من زیاد توی نظر دادن و انتقاد خوب نیستم، مس یه نظر ساده می‌دم درنورد رمان قشنگت.
اشتباه تایپی در ڔمان دیده می‌شد بهتره یه ویرایش دیگه بشه.
توصیفات عالی؛ طوری که من خودم رو داخل رمان حس می‌کردم√
ژانرها کامالا با رمان هم‌خونی داشتن√
دیالوگ‌های پربار و زیبایی داشت رمان√
اسم رمان قشنگه و شاید یه معنی خاص بده برای نویسنده و بعدا بخواد ازش رونمایی کنه، ولی به نظرم اسم شخصیت اولم هست یه جوری میشه.
روند رمان نه تند بود و نه پرسرعت√
توصیف ظواهر هم عالی بود√
کلا رمان قشنگی بود و من به‌جز اشتباهای تایمی، مشکلی نمی‌توڽم بگیرم.
موفق باشی عزیزم
ممنون از وقتی که گذاشتی و نقدی که نوشتی عزیزم
 
امضا : مهدیه احمدی

R.E.A

کاربر انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
473
پسندها
4,930
امتیازها
21,583
مدال‌ها
1
  • #13
سلام مهدیه بانو
مثل همیشه عالی و زیبا. یه قلم پر از توانایی و مهارت بی‌نظیر.
سیر رمان و رخدادهای با حوصلت خیلی زیبا بود. به شدت دوست داشتنی.
شخصیت‌هات یه کوچولو از نظر اخلاقی کم بود البته به نسبت اتفاقات حاضر توی رمانت اونم عالی بود.
بعد از همه‌ی اینا توصیف مکان و اطراف که به شدت توانا بوده و ممنون از ارزشی که برای خواننده قاعلی و این رمان زیبا رو پدید آوردی.

در کل خیلی زیبا بود و جز تشکر و تبجیل چیزی روی زبانم نمی‌گنجه. انشاالله هر روز موفق‌تر از دیروز باشی و ما بازم شاهد ذهن پویا و قلم زیبات باشیم.

یاحق:rose:
 
امضا : R.E.A

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #14
سلام مهدیه بانو
مثل همیشه عالی و زیبا. یه قلم پر از توانایی و مهارت بی‌نظیر.
سیر رمان و رخدادهای با حوصلت خیلی زیبا بود. به شدت دوست داشتنی.
شخصیت‌هات یه کوچولو از نظر اخلاقی کم بود البته به نسبت اتفاقات حاضر توی رمانت اونم عالی بود.
بعد از همه‌ی اینا توصیف مکان و اطراف که به شدت توانا بوده و ممنون از ارزشی که برای خواننده قاعلی و این رمان زیبا رو پدید آوردی.

در کل خیلی زیبا بود و جز تشکر و تبجیل چیزی روی زبانم نمی‌گنجه. انشاالله هر روز موفق‌تر از دیروز باشی و ما بازم شاهد ذهن پویا و قلم زیبات باشیم.

یاحق:rose:
ممنون از وقتی که گذاشتی و مطالعه کردی قطعا کمبود و کاستی‌هایی هست.
این قصه سر دراز دارد جانم هنوز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : مهدیه احمدی

RahaAmini

نویسنده انجمن
سطح
41
 
ارسالی‌ها
1,804
پسندها
45,766
امتیازها
63,073
مدال‌ها
52
  • #15
سلام مهدیه عزیز :458209-f12060c2c913aba8ccc50517d4698098:
قبلا یه نقد جامع برای هورزاد قشنگت نوشتم پس دیگه تکرار مکررات نمی‌کنم.
پارت‌هایی که بعد از نقدم گذاشتی رو خوندم و راجع به اونا یه ذره حرف می‌زنم.
یه دور متنت رو که بخونی غلط‌های تایپیت رو متوجه می‌شی و دوستان هم که بهش اشاره می‌کنن.
جدایی می از افعال توی دیالوگ گاهی از دستت در رفته بود و استفاده بی‌جا از سه نقطه.
نکته‌ای که قبلا گفتم، یک بار دیگه هم توی این پارت‌ها دیدم؛ از حرف ربط برای وصل دو جمله استفاده نکن عزیزم.
( از پله‌ها پایین رفت که هامون را جلوی پله‌ها منتظر دیدم.)
در توصیفات ظواهر، حالات، مکان و انتقال احساسات پیشرفت داشتی، بهت تبریک می‌گم. حتی می‌تونم جهش قلمت رو هم حس کنم.
روند فعلا آروم رمانت رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #16
سلام مهدیه عزیز :458209-f12060c2c913aba8ccc50517d4698098:
قبلا یه نقد جامع برای هورزاد قشنگت نوشتم پس دیگه تکرار مکررات نمی‌کنم.
پارت‌هایی که بعد از نقدم گذاشتی رو خوندم و راجع به اونا یه ذره حرف می‌زنم.
یه دور متنت رو که بخونی غلط‌های تایپیت رو متوجه می‌شی و دوستان هم که بهش اشاره می‌کنن.
جدایی می از افعال توی دیالوگ گاهی از دستت در رفته بود و استفاده بی‌جا از سه نقطه.
نکته‌ای که قبلا گفتم، یک بار دیگه هم توی این پارت‌ها دیدم؛ از حرف ربط برای وصل دو جمله استفاده نکن عزیزم.
( از پله‌ها پایین رفت که هامون را جلوی پله‌ها منتظر دیدم.)
در توصیفات ظواهر، حالات، مکان و انتقال احساسات پیشرفت داشتی، بهت تبریک می‌گم. حتی می‌تونم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : مهدیه احمدی

t.sh

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
9,340
امتیازها
27,673
مدال‌ها
18
  • #17
سلام...
من خودم به شخصه هر چی رمان کلیشه ای تر باشه بیشتر دوستش دارم.
رمانتون واقعا موفقه و قلم توانایی دارین
اما!
اول اینکه کلمه"درب" از ریشه غلطه کلمه"در" درسته.
دوم اینکه وقتی ارشا و هورزاد از کافه به باشگاه رفتند ارشا سوئیچ ماشین هورزاد رو توی جیبش گذاشت ولی شما این نکته رو فراموش کردین چون وقتی هورزاد برای رفتن به تولد مادرش از باشگاه خارج شد خودش سوار ماشین شد و حرکت کرد در حالی که سوئیچ دست اون نبود.
و اینکه آخرای پارت 61 و اوایل 62 در مورد لباس پوشیدن هورزاد یک دقتی بکنید چون انگار دوبار لباس عوض کرده یعنی دو پارت ادامه هم نیستند نمی تونم منظورم رو بگم لطفا دو پارت رو یکبار دیگه بخونید متوجه میشید.
در آخر بگم امیدوارم موفق باشین و همچنان به سمت پیشرفت حرکت کنید...
 

Alef_Gaf

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,906
پسندها
24,597
امتیازها
53,373
مدال‌ها
22
سن
23
  • #18
سلام بر مهدیه‌ی عزیز

- سیر رمان رو دوست داشتم نه زیاد کند جلو می‌رفتی نه از مسائل سرسری رد می‌شدی به هر مسئله به اندازه‌ی نیازش پرداخته می‌شد.
- به نظر من بهتره اندکی خاص بودن شخصیت‌ها رو کنار بزنی. لازم نیست هر شخصیت چشمان رنگی داشته باشه.( برای مثال یاشار یوسفی، لزومتی نداره حتما چشماش سبز باشه این درحالی‌که تو از قیافه‌ی پدرش کلی ایراد گفتی بهتر بزاری پدر پسر باهم زشت باشن) گاهی ساده بودن شخصیت‌ها رمان رو از کلیشه خارج می‌کنه.
- بعد یه موضوعی دیگه اینکه بیشتر از هورزاد بنویس از نگرانی‌هاش و... از نام رمان پیداس مختص به هورزاده ولی من در پارت‌های انتهایی بیشتر با ارشا و عشق نابش همراه بودم تا هورزادی که شغل پدرش باعث شده از خیلی از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Alef_Gaf

FATEME078❁

نویسنده انجمن
سطح
46
 
ارسالی‌ها
2,548
پسندها
64,240
امتیازها
66,873
مدال‌ها
50
سن
25
  • #19
سلام. اول تبریک می‌گم بهت! بین رمان اولت و این خیلی فاصله‌است و قبلاً هم گفتم که پیشرفت زیادی داشتی و این قابل تحسینه.
از اونجایی که خودم رو تو نوشتن همچنان ضعیف و تازه کار می‌دونم لازمه به‌عنوان پیشنهاد و نه نقد نکاتی رو بهت بگم.
به عنوان کسی که اجتماعی می‌نویسه بعضی نکات رو نادیده گرفتی.
شروع رمان برام دلچسب نبود و حس یکنواختی داشت که اِ من قبلاً هم این نوع شروع رو دیدم و تازه نیست.
شخصیت هورزاد و چشم‌های وحشی‌ش رو که دیدم گفتم باز هم کلیشه و یه دختر اساطیری و به شدت زیبا و یه رمان تکراری که با دیدن رشته هورزاد که برام تازگی داشت گفتم خب می‌شه مقداری هم شده از کلیشه دربیاد و یه نکته مثبت بود.


پارت ده به‌جای توجیه، توجیح نوشته شده که اشتباه هست.
و در پست ۶۱ به‌جای مزخرف نوشتی مضخرف...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : FATEME078❁

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #20
سلام...
من خودم به شخصه هر چی رمان کلیشه ای تر باشه بیشتر دوستش دارم.
رمانتون واقعا موفقه و قلم توانایی دارین
اما!
اول اینکه کلمه"درب" از ریشه غلطه کلمه"در" درسته.
دوم اینکه وقتی ارشا و هورزاد از کافه به باشگاه رفتند ارشا سوئیچ ماشین هورزاد رو توی جیبش گذاشت ولی شما این نکته رو فراموش کردین چون وقتی هورزاد برای رفتن به تولد مادرش از باشگاه خارج شد خودش سوار ماشین شد و حرکت کرد در حالی که سوئیچ دست اون نبود.
و اینکه آخرای پارت 61 و اوایل 62 در مورد لباس پوشیدن هورزاد یک دقتی بکنید چون انگار دوبار لباس عوض کرده یعنی دو پارت ادامه هم نیستند نمی تونم منظورم رو بگم لطفا دو پارت رو یکبار دیگه بخونید متوجه میشید.
در آخر بگم امیدوارم موفق باشین و همچنان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : مهدیه احمدی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا