ای طلوع خورشید بر من بتاب، که نور روشنایی من فقط ز توست
ناامیدی هایم را به امید تبدیل کن
تاریکی زندگی ام را درگرگون کن
اگر تو نباشی جهان در زلمت تاریکی غرق می شود مینو
کمی خودت را از اتاق حسرتها بیرون بکش.
خسته نشدی از بس چای ناامیدی را سر کشیده و در خواب غفلت غرق شدی؟!
کسی پشت در قلبت انتظار میکشد.
جامه بپوش، گویا روناهی مدتهاست پشت در انتظارت را میکشد... .