گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان تیرمستی | FATEME078 انجمن یک رمان

FATEME078❁ · 31/1/21

|MAHOOR| گفت
درود بهتان! تبریک نیز بهتان!
دمتان و بازدمتان گرم بابت خلق حامد.
غمتان کم بابت اینکه ماها را درک نموده، انقدر زیبا همه چیز را می‌گویید و مارا در خماری نمی‌گذارید ( الکی میگم تو باور نکن ) این یک پوئن مثبت برای شما می‌باشد و ما خوانندگان شب بیدار و تیرمستی خوان آن را بشدت پسند کرده‌ایم. چرا که ما را بیشتر جذب می‌نُماید برای هر چه زودتر خواندن و پی بردن به رازهای نهفته شده در تیرمستیِ لعبت!
جدا از آن چرا انقدر وحشیانه زیبا می‌نویسید؟ چرا انقدر کثیف همه چیز را به نحو عالی توصیف می‌کنید؟ از شما شکایت دارم بابت اینکه گوشی‌ام هفت درصد می‌گردد و حامد خواب را از چشمان من می‌رباید!
در پایان تقاضایی دارم. تو رو ابرفرز چند روز پارت نگذارید...

BIANCO · 31/1/21

TIRED گفت
درود تارای جان.
چنین مهربان و جذاب و پر انرژی چرایی؟
حامد به زودی زویا رو طلاق می‌ده، میاد خواستگاری تارا که از زویا جذاب‌تره و دوست‌داشتنی‌تر.
چه وحشیانه انگیزه می‌دی به منِ بی‌انگیره.
پست نمی‌ذارم تا برسی. حامد چشم انتظار رسیدنته.
قربانِ تارا

اییی خدااا
آخر شمایان چرا انگیزه ندارید؟ تیرمستی 10000 بازدید را رد نموده. این خودش بمب انگیزه‌ است!
( چقدر من ذوق دارم
وووییی وووییی مرسی طلاقش بده اون خپلو
دمتم به شدت گرم. می‌مونم به پا سر و صورت زخمیش )

FATEME078❁ · 31/1/21

|MAHOOR| گفت
اییی خدااا
آخر شمایان چرا انگیزه ندارید؟ تیرمستی 10000 بازدید را رد نموده. این خودش بمب انگیزه‌ است!
( چقدر من ذوق دارم
وووییی وووییی مرسی طلاقش بده اون خپلو
دمتم به شدت گرم. می‌مونم به پا سر و صورت زخمیش )

تاریخ این فداکاری بزرگ تو فراموش نمی‌کنه. حامد، تارا پیوندتان مبارک

Violinist cat❁ · 15/5/21

درود بر مامان جلال، که دور از چشم ما رفته مامان کاوه شده :>
در ابتدا بگم این رمان انگار نویسنده‌اش خداست و داره یه زندگی واقعی رو روایت می‌کنه
در این حد این رمان رئالیسم و فوق‌العاده‌ست
من بارها گفتم اونی که دستته قلم نیست، چاقوی همه‌کاره‌ست که می‌تونه در هر ژانری بهترین باشه و بدرخشه
تو رمان نمی‌نویسی، واقعیتو با واژگان پیوند می‌زنی
تیرمستی از عنوانش گرفته تا ریزترین جزئیاتش بسیار فوق‌العاده‌ست
تنها ایرادِ رمان شخصیتِ نقطه‌چینِ حامدِ که اگه اونم حذف کنی دیگه رمان بی‌نقص میشه:')
اگه زویا و کاوه قرار نیست به هم برسن کاوه رو بده من خب -_-
مشتریم نداره ظاهرا، همه اون حامد "..." رو می‌خوان فقط -_-
سلیقه ندارن دیگه...

FATEME078❁ · 15/5/21

Zahra.rezai گفت
درود بر مامان جلال، که دور از چشم ما رفته مامان کاوه شده :>
در ابتدا بگم این رمان انگار نویسنده‌اش خداست و داره یه زندگی واقعی رو روایت می‌کنه
در این حد این رمان رئالیسم و فوق‌العاده‌ست
من بارها گفتم اونی که دستته قلم نیست، چاقوی همه‌کاره‌ست که می‌تونه در هر ژانری بهترین باشه و بدرخشه
تو رمان نمی‌نویسی، واقعیتو با واژگان پیوند می‌زنی
تیرمستی از عنوانش گرفته تا ریزترین جزئیاتش بسیار فوق‌العاده‌ست
تنها ایرادِ رمان شخصیتِ نقطه‌چینِ حامدِ که اگه اونم حذف کنی دیگه رمان بی‌نقص میشه:')
اگه زویا و کاوه قرار نیست به هم برسن کاوه رو بده من خب -_-
مشتریم نداره ظاهرا، همه اون حامد "..." رو می‌خوان فقط -_-
سلیقه ندارن دیگه...

درود بر زهرایی...

iTs_MãeDe · 29/5/21

سلام♡~
راستش نمی‌دونم از چی بگم اما خب بزار اینطوری شروع کنم که وقتی بت گفتم لینک رمانتو بده یک در هزار هم فکر نمی‌کردم که قراره کل روز جمعه‌م در حالی‌که فرداش امتحان شیمی دارم بشینم رمانت رو بخونم و این دقیقا قدرت قلم توئه که منی که تقریبا یه سال شده که جز کتابای مدرسه، میلم به خوندن چیز دیگه‌ای نکشیده و یه جورای فکر می‌کردم دوران رمان خوندنم تموم شده و من ریدینگ بلاک [اوه چ خارجی!!] شدم؛ اینطوری بشینم و خط به خط و با دقت و با لذت فراوان رمانتو بخونم.
راستش اگه می‌خوای بگی که من با دقت نخوندم باید بگم که تو اخرین پارت صفحه ۲۳ اشاره کرده بودی که زویا نزدیک بوده بشینه رو دسته پلی استیشن و بعد گفته بودی که حامد بش گفته دکمه A رو اینقدر فشار نده. راستش دسته پلی‌استیشن A نداره و مثلث و...

FATEME078❁ · 29/5/21

iTs_MãeDe گفت
سلام♡~
راستش نمی‌دونم از چی بگم اما خب بزار اینطوری شروع کنم که وقتی بت گفتم لینک رمانتو بده یک در هزار هم فکر نمی‌کردم که قراره کل روز جمعه‌م در حالی‌که فرداش امتحان شیمی دارم بشینم رمانت رو بخونم و این دقیقا قدرت قلم توئه که منی که تقریبا یه سال شده که جز کتابای مدرسه، میلم به خوندن چیز دیگه‌ای نکشیده و یه جورای فکر می‌کردم دوران رمان خوندنم تموم شده و من ریدینگ بلاک [اوه چ خارجی!!] شدم؛ اینطوری بشینم و خط به خط و با دقت و با لذت فراوان رمانتو بخونم.
راستش اگه می‌خوای بگی که من با دقت نخوندم باید بگم که تو اخرین پارت صفحه ۲۳ اشاره کرده بودی که زویا نزدیک بوده بشینه رو دسته پلی استیشن و بعد گفته بودی که حامد بش گفته دکمه A رو اینقدر فشار...

MehrnazParsa · 3/6/21

سلام فاطمه‌ی خوش قلم
معمولا علاقه‌ای به خوندن رمان‌های آنلاین ندارم اما نظارت رمانت، سبب خیر شد و با تیرمستیِ خفن آشنا شدم. پیش از این هم رمان عصر یخبندانت رو چندین بار خونده بودم و با اسمت آشنایی داشتم؛ شک نداشتم که تیرمستی هم از اون رمان‌هایی میشه که به دفعات، می‌خونمش.
القصه، نذار پدر زویا، زویا و حامد رو از هم جدا کنه خب؟

FATEME078❁ · 4/6/21

MehrnazParsa گفت
سلام فاطمه‌ی خوش قلم
معمولا علاقه‌ای به خوندن رمان‌های آنلاین ندارم اما نظارت رمانت، سبب خیر شد و با تیرمستیِ خفن آشنا شدم. پیش از این هم رمان عصر یخبندانت رو چندین بار خونده بودم و با اسمت آشنایی داشتم؛ شک نداشتم که تیرمستی هم از اون رمان‌هایی میشه که به دفعات، می‌خونمش.
القصه، نذار پدر زویا، زویا و حامد رو از هم جدا کنه خب؟

سلام مهرناز جانِ با دقت.
چقدر حس خوبی داره تیرمستی خوندن اونایی که عصریخبندان رو دوست داشتن.
دیگه ناظرت هم باشن، چه بهتر.
حتماً جلوش رو می‌گیرم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

F.Śin · 8/6/21

به‌نظر من، آدم‌ها تو زندگی‌شون باید برگردن و راه‌‌های ادامه‌ داده‌ نشده‌‌شون رو ادامه بِدن؛ حتی اگه تو شرایط مناسبی نباشن... باید ادامه بِدن و در نهایت، برسن به اون احساس خوبی که هیچ‌رقمه نمی‌تونن از بینش ببرن.
من هم برگشتم... من برگشتم که مابین این همه راه ادامه داده نشده‌‌ی پر پیچ و خم و ترسناک، حداقل این یکی راهِ ادامه‌داده‌نشده‌‌ رو تموم کنم؛ با تیرمستی همراه بشم، با زویا، با حامد، با کاوه، با زهیر، سارا و همه‌ی آدم‌هایی که درس‌های قشنگی بهمون دادن. من برگشتم که بدونم، دل‌آشوبی که یک‌هو شد تیرمستی، چه بلایی سرش اومده؟ فهمیدم نویسنده‌ش بلاهای خوبی سرش آورده، اون‌قدری که من بخوام برنامه بچینم ۶تا۷ صبح بخونم و بعد به خودم بیام و ببینم ساعت نزدیک به ۹ هست.
حقیقتا‌‌ً اگر به من...

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان تیرمستی | FATEME078 انجمن یک رمان

گزینه‌های بیشتر

FATEME078❁

نویسنده افتخاری

امضا : FATEME078❁

BIANCO

کاربر سایت

امضا : BIANCO

FATEME078❁

نویسنده افتخاری

امضا : FATEME078❁

Violinist cat❁

سرپرست بازنشسته ادبیات + نویسنده ادبیات

امضا : Violinist cat❁

FATEME078❁

نویسنده افتخاری

امضا : FATEME078❁

iTs_MãeDe

کاربر فعال

امضا : iTs_MãeDe

FATEME078❁

نویسنده افتخاری

امضا : FATEME078❁

MehrnazParsa

کاربر سایت

امضا : MehrnazParsa

FATEME078❁

نویسنده افتخاری

امضا : FATEME078❁

F.Śin

کاربر فعال

امضا : F.Śin

موضوعات مشابه