متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان خاکسترِ بهار | Cãlypso برترین اجتماعی نویس انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سالخورده و گربه اش

کاربر فعال
سطح
27
 
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,437
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
عنوان: خاکستر بهار
ژانر: #تراژدی #اجتماعی #عاشقانه
نویسنده: پریچهر صادقی
خلاصه:
«این نجوا‌ها آخر مرا خفه می‌کنند.»
خط به خط پاییز و زمستانِ نهال، اشباع از قضاوت‌های بیجا بود و به نوشتار صد‌ها قاضی!
پس از اختتامیه یك زندگی مشترك، ناگزیر است به همراه فرزند خود، راهش را به سمت زادگاهش کج کند. با فرا رسیدن سال جدید، موجی از بحران و مشکل جسمش را در هم می‌شکند و اولین تلنگر آن تماسی حامل پیغام خودکشی از یك مخاطب قدیمی است.

لینک اثر↓
- خاکسترِ بهـٰار -
 
آخرین ویرایش
امضا : سالخورده و گربه اش

t.sh

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
9,340
امتیازها
27,673
مدال‌ها
18
  • #2
سلام
واقعا خسته نباشید...
قلم هنرمند،آگاهی ادبی زیاد، توانایی در توصیفات و پردازش یک داستان جالب و هیجان انگیز از ویژگی های رمان شماست...
واقعا بهتون تبریک می گم من که لذت بردم و آرزوی موفقیت دارم.
البته شاید بهتر باشه کمی از حجم توصیفات بکاهید نه اینکه به کل حذف کنید بلکه کمی کوتاه تر کنید چون باعث میشه خواننده کلافه و خسته بشه.
ممنون
 

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #3
سلام
و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز و متبحر ما، پریچهر جان عزیز

خاکستر بهار پر از استعاره، پر از ترکیب های اسلوب معادله و استعاره و تشبیه و عناصر زیبا سازی سخن است.
از همون ابتدا در خلاصه هم این مدعا به چشم میخوره.
خود اسم رمان هم یک ترکیب متناقض نما هست که به خوبی به محتوای رمان اشاره داره

متنی یک بافت ادبی با دیالوگ‌هایی به زبان محاوره
پریچهرجان شما به خوبی تونستید حالات رو به عرصه دید مخاطب بیارید
زیبایی متن شما مخاطب رو ترغیب میکنه که پا به پای شما در رقم زدن جملات پیش بیاد
ذکر چند نکته:
1.برخی جملات شما از لحاظ بارمعنایی میشد گفت توی توصیفات گم شده و بی معنا شده بود.
گیسو چون بیدی تکیه زده به گاز استریل افتاده بود!
این جمله به نظر معنا نداره. چطور میشه آدم به یک...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy
A

ASHVAN._.p

  • #4
سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز
قلمتون واقعا زیبا بود. ادمی نیستم که تعریف الکی بکنم و باید بگم شیوه نوشتنتون و موضوع داستانتون خیلی جذاب هستش و کلیشه‌ای نبود. قلم قوی و ادبی و بسیار زیباتون خواننده رو جذب می‌کنه در کل بگم
من محو نوشته‌اتون شده بودم اون قدر که ایرادی در اون پیدا نکردم:)
همیشه موفق باشید ^_
 

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
65,247
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • #5
سلام‌پریچهر جان عزیز
رمانه جالبی داستین و بسیار ازش خوشم اومد
رعاین نیم فاصله ویرگول و ...
عالی بودن
بابت این قلمه گیراتون تبریک عرض میکنم
فقط در بعضی پارت ها یکم شلوغی حس میشد وگرنه که عالی بود ناراحت نشی عزیز چون من خودم چشمم یکم ضعیفه و دوست دارم جمله ها جدا باشن ابنو میگم وگرنه بیسته گلم
اجتماعیه خیلی خوبی بود و امیدوارم تا اخر همینطور خوب بمونه
قلمت مانا جانانم
 
امضا : Mahsa_rad

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,870
پسندها
11,369
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
23
  • #6
سلام وقت بخیر.
رمان خاکستر بهار خیلی زیبا و دلنشین بود.
هر اتفاق و هر لحظه‌ی اون خواننده رو به ادامه دادن و خوندن اون ترغیب می‌کرد.
نویسنده به خوبی با کلمات بازی کرده یود همین باعث زیبایی دلنشین محتوای رمان شده بود.
به نظر برخی از قسمت‌ها در توصیفات کم کاری شده بود اما باز هم‌چیزی از محتوای دلنشین متن کم نکرده بود. اگر بیشتر کار بشه مطمئنا محتوای زیباتری رو به خواننده میده.
حتی استفاده‌ی به جاز علائم نگارشی هم به خوبی قدرت و حرفه‌ای بودن نویسنده رو به رخ می‌کشید.
به امید موفقیت‌های روز افزون شما
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

fateme donya

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
35
پسندها
654
امتیازها
3,803
مدال‌ها
6
  • #7
سلام روز به خیر
من هنوز نتونستم رمانتون رو کامل بخونم اما تا همین جا که خوندم شیفته‌ش شدم خیلی زیبا با کلمات بازی می‌کنید.
از طرفی متنتون پر محتواست و آدم رو جذب می‌کنه .
امیدوارم همیشه موفق باشید :icon12:
 

FATEME078❁

نویسنده انجمن
سطح
46
 
ارسالی‌ها
2,548
پسندها
64,226
امتیازها
66,873
مدال‌ها
50
سن
25
  • #8
خاکسترِ بهار

ما همیشه بهار رو با طراوتش می‌شناسیم و زیبایی و شادابی‌ش اما چند سالی هست که بهارمون خاکستر شده و طراوتش رو از دست داده، درست مثل زندگی نهالِ قصه.
ترکیب این دو کلمه زیبا بود و هوشمندانه و با بدنه رمان کاملاً همخونی داشت‌.
در ابتدای رمان با حجم بسیار زیادی از استعاره‌های خلاقانه روبه‌رو می‌شیم که صحنه خاکستری رمان رو به خوبی نشون‌مون می‌ده.
نهالِ افسرده و مطلقه که خنده از لب‌هاش رخت بسته و در جزء جزء جملات رمان شخصیت پژمرده‌ای داره و با فرزندش زندگی می‌کنه و نقش اصلی رمان هست.
و شخصیت‌های کم‌رنگ‌تری مثل رادمهر، عمو و پدر نهال، دکتر، خانواده بهارناز که احتمالاً در آینده نقش پررنگ‌تری بگیرن
.
تنها ایرادی که می‌تونم به رمانت بگیرم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEME078❁

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #9
سلام پریچهر جونم:)
عجب رمانیه دخترر :icon12: :963:

خیلی قشنگ بود!
خیلی ادبی بود و چینش کلمات به خوبی صورت گرفته بود...
اول رمان یه خورده گنگ بود برام، اما گنگی بود که خیلی زیبا بود و ذهن آدم رو به چالش می‌کشید...

یه خورده غلط‌های نگارشی داشت که افسانه جون و چند نفر دیگر گفتند، مثلا:
واگرنه ◀️ وگرنه
باایستم◀️ بایستم

ولی در کل میگم دختر، رمانت عالی بود♥️.♥️

[COLOR=rgb(9, 38...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • #10
سلام پریچهرجآن*.*
خیلی هنرمندانه و پراحساس مي نويسي*.*
رمانت در زمینه ادبــی بنظرم واقعا خوب عمل کرده
احساسات کاراکترها و توصیف اون‌ها رو به خوبی انجام دادی به طوری که مارو درگیر اون‌ احساسات می‌کنه
درکل؛ یک‌ رمان عاشقانه عالی، با یک قلم ادبی پخته بود*.*
قلمت مانا
و
از اشتباهات نگارشی‌هم فقط همین یک مورد رو به یاد دارم:
واگرنه ×
وگرنه
 
امضا : SHIRIN.SH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا