همگانی "تاپیک جامع اشعار شاعران پارسی"

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #291
سهراب سپهری :

....کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم...
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #292
سهراب سپهری :

ابری نیست
بادی نیست
می نشینم لب حوض
گردش ماهی ها روشنی من گل آب
پاکی خوشه زیست
مادرم
ریحان می چیند
نان و ریحان و پنیر آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر
رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط
نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد
نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست
چیزهایی هست
که نمی دانم
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه از پل از رود از موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #293
سهراب سپهری :

صبح امروز کسی گفت به من:

تو چقدر تنهایی ...


گفتمش در پاسخ :


تو چقدر حساسی ...


تن من گر تنهاست...


دل من با دلهاست...


دوستانی دارم


بهتر از برگ درخت


که دعایم گویند و دعاشان گویم...


یادشان دردل من ...


قلبشان منزل من…...


صافى آب مرا يادتو انداخت...رفيق...


تو دلت سبز...


لبت سرخ...


چراغت روشن...


چرخ روزيت هميشه چرخان...


نفست داغ...


تنت گرم...


دعايت با من...
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #294
سهراب سپهری :

سایه دراز لنگر ساعت
روی بیابان بی‌پایان در نوسان بود:
می‌آمد، می‌رفت.
می‌آمد، می‌رفت.
و من روی شن‌های روشن بیابان
تصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی‌ام آب شد.
خوابی که چون پایان یافت
من به پایان خودم رسیدم.
من تصویر خوابم را می‌کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود.
چه‌گونه می‌شد در رگ‌های بی‌فضای این تصویر
همه گرمی خواب دوشین را ریخت؟
تصویرم را کشیدم
چیزی گم شده بود.
روی خودم خم شد:
حفرهٔی در هستی من دهان گشود.
سایه دراز لنگر ساعت
روی بیابان بی‌پایان در نوسان بود
و من کنار تصویر زنده خوابم بودم.
تصویری که رگ‌هایش در ابدیت می‌تپید
و ریشه نگاهم در تار و پودش می‌سوخت.
این‌بار
هنگامی که سایه لنگر ساعت
از روی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #295
سهراب سپهری :

کار مانیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید این است

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

پشت دانایی اردو بزنیم

دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم

صبح ها وقتی خورشید در می اید متولد بشویم

هیجان ها را پرواز دهیم

روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا پنجره گل نم بزنیم

آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی

ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم

بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم

نام را باز ستانیم از ابر

از چنار از پشه از تابستان

روی پای تر باران به بلندی محبت برویم

در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم

کار ما شاید این است

که میان گل نیلوفر و قرن

پی آواز حقیقت بدویم
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #296
سهراب سپهری :

شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان !
مرا با رنج بودن تنها گذار.
مگذار خواب وجودم را پر پر کنم.
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم
و به دامن بی تار و پود رویاها بیاویزم.
سپیدی های فریب
روی ستون های بی سایه رجز می خوانند.
طلسم شکسته خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشم آویخته.
او را بگو
تپش جهنمی م**س.ت !
او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام.
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مرا تنها گذار.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #297
شهریار :

خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد

خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد

گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات

گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد

ماه درویش نواز از پس قرنی بازم

مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد

دل همه کوکبه سازی و شب افروزی شد

تا به چشمم همه آفاق چراغان آمد

وعده وصل ابد دادی و دندان به جگر

پا فشردم همه تا عمر به پایان آمد

ایرجا یاد تو شادان که از این بیت تو هم

چه بسا درد که نزدیک به درمان آمد

یاد ایام جوانی جگرم خون میکرد

خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد

شهریارا دل عشاق به یک سلسله اند

عشق از این سلسله خود سلسله جنبان آمد
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #298
گروس عبدالملکیان :

نبودنت
نقشه ى خانه را عوض كرده است
و هرچه مى گردم
آن گوشه ى ديوانه ى اتاق را پيدا نمى كنم

احساس مى كنم
كسى كه نيست
كسى كه هست را
از پا درمى آورد
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #299
گفت: عاشقی؟
گفتم:نه، هنوز کسی را ندارم
که تا صحبتم با او گرم شد
خیلی زود نگوید
مزاحمتان نشوم
خوب باشید
خدا نگهدار...!
#فرید_صارمی
 
امضا : ramtin

ramtin

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
8/4/17
ارسالی‌ها
181
پسندها
979
امتیازها
5,213
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #300
نه چشمانت آبی بود٬
و نه موهایت
شبیه موج ها !
هنوز نفهمیده‌ام،
دریا که می‌روم
چرا ...

یاد تو می‌افتم

#پوریا_نبی پو
 
امضا : ramtin

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا