نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

همگانی "تاپیک جامع گزیده اشعار شاعران"

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #551
گفتم ای دل، نروی؟خار شوی، زار شوی
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی


نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟


نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟
ٖ
نکند م**س.ت شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟


نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!


#مولانا
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #552
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #553
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی

جان منی و یار من دولت پایدار من
باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی

یا جهت ستیز من یا جهت گریز من
وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی

عود که جود می‌کند بهر تو دود می‌کند
شیر سجود می‌کند چون به سگ استخوان دهی

برگذرم ز نه فلک گر گذری به کوی من
پای نهم بر آسمان گر به سرم امان دهی

عقل و خرد فقیر تو پرورشش ز شیر تو
چون نشود ز تیر تو آنک بدو کمان دهی

در دو جهان بننگرد آنک بدو تو بنگری
خسرو خسروان شود گر به گدا تو نان دهی

جمله تن شکر شود هر که بدو شکر دهی
لقمه کند دو کون را آنک تواش دهان دهی

گشتم جمله شهرها نیست شکر مگر تو را
با تو مکیس چون کنم گر تو شکر گران دهی

گه بکشی گران دهی گه همه رایگان دهی
یک نفسی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #554
روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده
دستار گرو کرده بیزار ز سجاده

من م**س.ت و حریفم م**س.ت زلف خوش او در دست
احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده

لب نیز شده مستک گم کرده ره بوسه
من مستک و لب مستک و آن بوسه قواده

این دلبر پرفتنه با جمله دستان‌ها
خوش خفته و جمله شب این عشرت آماده

این صورت‌ها جمله از پرتو او باشد
و آن روح قدس پاک است از صورت‌ها ساده

شمس الحق تبریزی شرحی است مر این‌ها را
آن خسرو روحانی شاهنشه شه زاده

مولانا
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #555
روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده
دستار گرو کرده بیزار ز سجاده

من م**س.ت و حریفم م**س.ت زلف خوش او در دست
احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده

لب نیز شده مستک گم کرده ره بوسه
من مستک و لب مستک و آن بوسه قواده

این دلبر پرفتنه با جمله دستان‌ها
خوش خفته و جمله شب این عشرت آماده

این صورت‌ها جمله از پرتو او باشد
و آن روح قدس پاک است از صورت‌ها ساده

شمس الحق تبریزی شرحی است مر این‌ها را
آن خسرو روحانی شاهنشه شه زاده

مولانا
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,804
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
  • #556
تا به شب ای عارف شیرین نوا
آن مایی آن مایی آن ما

تا به شب امروز ما را عشرتست
الصلا ای پاکبازان الصلا

درخرام ای جان جان هر سماع
مه لقایی مه لقایی مه لقا

در میان شکران گل ریز کن
مرحبا ای کان شکر مرحبا

عمر را نبود وفا الا تو عمر
باوفایی باوفایی باوفا

بس غریبی بس غریبی بس غریب
از کجایی از کجایی از کجا

با که می‌باشی و همراز تو کیست
با خدایی با خدایی با خدا

ای گزیده نقش از نقاش خود
کی جدایی کی جدایی کی جدا

با همه بیگانه‌ای و با غمش
آشنایی آشنایی آشنایی آشنا

جزو جزو تو فکنده در فلک
ربنا و ربنا و ربنا

دل شکسته هین چرایی برشکن
قلب‌ها و قلب‌ها و قلب‌ها

آخر ای جان اول هر چیز را
منتهایی منتهایی منتها

یوسفا در چاه شاهی تو ولیک
بی لوایی بی‌لوایی بی‌لوا

چاه را چون قصر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #557
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست...
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست

تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید مدت هاست،مدت هاست

به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم ای عشق
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست

جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست

من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست...

در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست...



"فاضل نظری"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #558
رویاها
زیباتر از آنند که
حقیقت داشته باشند
به رویا می‌مانی
دور و دست نیافتنی



"سایبر هاکا"
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #559
من چه در وهم وجودم ، چه عدم ، دلتنگم
از عدم تا به وجود آمده ام ، دلتنگم

خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت
من هنوز از سفر باغ اِرم دلتنگم

ای نبخشوده گناه پدرم ، آدم ، را!
به گناهان نبخشوده قسم ، دلتنگم

باز با خوف و رجا سوی تو می آیم من
دو قدم دلهره دارم ، دو قدم دلتنگم

نشد از یاد برم خاطره ی دوری را
باز هم گرچه رسیدیم به هم دلتنگم


"فاضل نظری"
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #560
خسته نباشی زگرده راه رسیده !
از ظلمات شب سیاه رسیده !

فرصت ! تا پایت از غبار بشویم
رُخصت ! کز رنج انتظار بگویم

ای به تو روشن هزار چشم نخفته !
منتظرت صد چمن گل نشکفته !

راه که می آمدی ، به راه چه دیدی ؟
در گذرت ، از مدار ماه چه دیدی ؟

مرکب خورشید با رکاب درخشان !
اسب کُهَر با یراق و زین زر افشان !

بر سر راهت خوش آمد از که شنیدی ؟


هدیه ی هر روزی زمان به زمین صبح !
پیک مبارک نفس! خجسته ترین صبح!
خسته نباشی،خوش آمدی، بنشین صبح

"حسین منزوى"
 
امضا : SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا