متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار محمد شیرین زاده

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 62
  • بازدیدها 1,473
  • کاربران تگ شده هیچ

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,649
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
  • #61
تو را دوست می دارم

بسان اسیری که

مژده آزادی را

کوچه بی عابری که

رد پای باران را

و شب خاموشی که

سو سوی ستاره هایش را

تو را دوست می دارم ...


((محمد شیرین زاده))
 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,649
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
  • #62
زیر باران

دلم

یک ناگهان می خواست

و جز بوسه

هیچ چیز

خوش تر نبود ...


((محمد شیرین زاده))
 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,649
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
  • #63
چرا خوشحالم می کند

این فقط

قاصدکی ست

در باد ...


((محمد شیرین زاده))
 
امضا : AINAZ.R

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا