دنباله دار کلیشه نویسی در ژانر ها

[roro nei30]

وای چقدر حرص خوردم
خخخخخخخخخخ

 

[Dark writer]

چرا همیشه تنها کسی که قدرت مقابله با شخصیت شرور رو داره شخصیت اصلی رمان عه؟!

 

[roro nei30]

چرا همیشه تنها کسی که قدرت مقابله با شخصیت شرور رو داره شخصیت اصلی رمان عه؟!

دقیقا
وای دارم از دنیای رمان نا امید میشم
البته نه از همه دوستان

 

[roro nei30]

دوستان بعضی ها الان میا به هفت زبان دنیا تو پی وی فحش میدن
نیاز نیست ما اینا رو نوشتیم تا شما یا یه ایده جدید بگیرید یا تصحیح کنید رمانتون رو
یا از راه دیگه ای این کلیشه ها رو خاص کنید
همین

 

[roro nei30]

مواد لازم برای تهیهمان ترسناک (البته از نوع وطنیش):
۱.یک عدد ویلا در ده فرسخی نزدیکترین ابادی یا بشدت درب و داغون یا کلا کلاسیک
۲.اکثر اوقات‌دختری که یا این ویلا بهش به ارث رسیده(که محض رضای‌خدا یکی نمیاد بگه چرا اعضای خونوادش تا حالا اونجا نرفتن) یا به قصد سفر پاشو گذاشته اونجا دقت کنید مکان ویلا حتما شمال باشه که اگه نباشه شما یه‌ پوینت اساسی رو از دست دادید
۳.یهو یه اکیپ پیدا شن که جایی پیدا نکردن و به همراه شخصیت اصلی‌ وارد ملک میشن
۴.در اخر در‌حالی که شخصیت اصلی عاشق یکی از پسر های ژیگول و خوشگل و غیرتی(عزیزان حتما توجه داشته باشند که پسر باید گیرهای سه پیچی‌بدهد که بابای‌ دختر که سهله ا م ا م جمعه شهرشونم نمیده!) همه یا سلاخی شده یا پس‌ از اتش زدن خونه بر میگردن سر زندگیشون تمام!

 

[roro nei30]

به نظر من همین رمان های ترسناک و فانتزی رو اگه از یه زاویه ی دیگه بنویسیم، رمان جذاب تر می شه.
مثلا رمان از زبون یه روح باشه که می خواد انتقام بگیره.
یا از زبون یه خون آشام باشه که آدما اونا رو اذیت می کنن.
یا از زبون یه جن باشه که از آدما می ترسه.
یا یه جن که عاشق اذیت کردن آدم هاست.
البته خودمون هم می تونیم شخصیت های ماورایی خلق کنیم. سخته، ولی شدنیه.
می شه ماجرا های رمان های...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[M.D.Z]

اینکه عادیه.منم اگه خوناشام باشم و عاشق دختری باشم،تبدیلش میکنم که تا ابد باهم زندگی کنیم نه که فقط 10 سال باهاش زندگی کنم و اون پیر شه!

برعکس اگه من باشم ، حاضرم از عشقم بگذرم ولی اون مثل من نشه
خوناشام بودن چیزیه که فرصت اینکه انسان باشی رو ازت میگیره

 

[M.D.Z]

چرا همیشه تنها کسی که قدرت مقابله با شخصیت شرور رو داره شخصیت اصلی رمان عه؟!

آخ آخ آخ دقیقاااا

 

[M.D.Z]

آخ آره دقیقا.فکرکنم این موج با افسانه تیارانا شروع شد و با شاهزاده شهر جادو معروف شد

این تیارانا چقدر آشناس ! ماجراش چی بود ؟ مطمئنم خوندمش

 

[roro nei30]

خوب شروع کنید عین تایپک قبلیه
دوستان بعضی ها الان میا به هفت زبان دنیا تو پی وی فحش میدن
نیاز نیست ما اینا رو نوشتیم تا شما یا یه ایده جدید بگیرید یا تصحیح کنید رمانتون رو
یا از راه دیگه ای این کلیشه ها رو خاص کنید
همین