متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار وقتی بچه بودی.....

  • نویسنده موضوع N.N♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 71
  • بازدیدها 1,984
  • کاربران تگ شده هیچ

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
421
پسندها
1,752
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #11
من یه بار با قصد کور کردن می‌خواستم خودکار کنم تو چشم پدرم ولی چشمشو بست و تکون خورد و خودکار خورد گوشه چشمش. جاشم هنوز هست:687:
 
امضا : MehrnazParsa

BIANCO

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
402
پسندها
11,715
امتیازها
27,973
مدال‌ها
17
  • #12
دختر عمم پفکامو دزدید منم با چاقو میوه‌خوری رگ دستشو زدم :smoke:البته زنده موند/=
 
آخرین ویرایش
امضا : BIANCO

Megan

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
345
پسندها
3,878
امتیازها
16,913
مدال‌ها
12
  • #13
توی مغازه لباس فروشی بودیم منم بیخیال نوشابم رو هی تکون تکون میدادم‌ بعد بازی کردم گاز نوشابه کلا ریخت رو لباسا:610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678:
 
امضا : Megan

.Asal.r

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
380
پسندها
14,590
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #14
رو فرش دختر خالم (تازه عروس) پی پی کردم :108: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : .Asal.r

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,021
پسندها
12,350
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • #15
من کلا بچه آرومی بودم خیلی دسته گل به آب نمیدادم
ولی یه بار با لاک ناخن های خاله‌م نقاشی کشیدم!!! فکر میکردم مثه گواش و آبرنگ و ایناس!!
 
امضا : فاطمه شکیبا

Khatereh=)

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
227
پسندها
5,287
امتیازها
22,273
مدال‌ها
13
  • #16
ی پارکینگو اتیش زدم رف رو هوا
 

*Niloofar*

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
5,960
امتیازها
21,773
مدال‌ها
11
سن
22
  • #18
تلوزیون خونمونو سوزوندم بعدش به مامان بابامم گفتم کار من نبوده خود به خود سوخته هنوزم بعد ۸سال نمیدونن کار من بوده:/
 
امضا : *Niloofar*

zozo0909

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
73
پسندها
2,121
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #19
من به مشکوک فامیل معروفم
تا حالا هیچ کس متوجه نشده من چه غلطی می‌کنم
کلا شبیه مامور مخفی هام
 
امضا : zozo0909

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • #20
یه بار سر سفره دستم خورد تمام ظرف آبلیمو ریخت رو برنج ها :wacko2:
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا