شب نشینی شب نشینی با نویسنده افتخاری افسانه نوروزی | ویژه برنامه نوروزی انجمن یک رمان

[سارا مرتضوی]

سلام افسانه جون عیدت مبارک


موقعی که رمان را می‌نویسی می‌دونی چه اتفاقی باید بیفته یا فی‌البداهه است؟
رمانهات ادبیه، آیا ربطی به رشته ات داشته یا از راه دیگه؟
تعداد افرادی که در طی ماجرای رمان هستند خیلی محدودند آیا این مسئله به عمد انتخاب شده یا فکری پشتشه؟
آیا غیر از نویسندگی کار ادبی دیگه ای میکنی؟

 

[SARA HEYDARYAN]

خب عیدتون مبارک خانم نوروزی.
سوالات زیاده؛ برای سهولت خودتون به ترتیب می‌پرسم.
۱. چند سالتونه؟ ۲۴؟
۲. از چندسالگی و با نوشتن چه چیزی شروع به نوشتن کردین؟
۳. تو این مدت که نوشتین، ناامید هم شدین؟ چجوری و کی؟
۴. هر رمانی که شروع به نوشتن کردین، حداقل و حداکثر و در آخر به طور میانگین چقدر ویرایش زدین؟
۵. ایده‌هاتون رو خودتون می‌سازید یا الهام می‌گیرین؟
۶. بعدهای شخصیت‌های رمانتون بر چه اساسیه؟
۷. برای تحقیق برای رمان‌هاتون، از کجا و چه منابعی استفاده می‌کنین؟
۸. برای بار اول، کدوم اثرتون و توسط چه سایت و چه نشری چاپ شد؟
۹. رمان اولتون از دید منتقد و مخاطب به طور جداگانه چطور بود؟
۱۰. اولین و دومین اثرتون به ترتیب بعد از ۳۵ پست و ۷۰ پست چه تگ‌هایی رو دارا شد؟

 

[PANIZ KARIMI]

سلام شبتون بخیر
عیدتون هم پساپس مبارک

از وقتی که دست به قلم شدید چقدر بعد و چطور فهمیدید و حس کردید که نوشته‌هاتون اونقدر خوب هستند که ارزش داشته باشتند مخاطب برای خوندن اونها وقت بگزاره و حتی امکانش هست بعد خواندن ازشون خوشش بیاد؟
و چگونه با ترس‌هاتون برای به اشتراک گذاشتن نوشته‌ها مواجه شدید و جرئت به خرج دادید تا برای اولین بار نوشته‌هاتون رو به اشتراک بگزارین؟
و اینکه شما هم شروع کردن براتون خیلی سخت بود و خیلی از اوقات بعد نوشتن یا حتی موقع مرور ایده در ذهنتون فکر می‌کردید که چرت و پرت و بیهوده هستند؟ و اگر جوابتون بله هست چکار می‌کردید تا با این حس مقابله کنید؟

و در آخر اینکه برای نویسنده‌های نوقلمی که شروع کرده‌اند و به صورت مستمر در حال خواندن و آموختن چیزهای جدید و تمرین و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[BLACK.STAR]

سلام خسته نباشید
عیدتون مبارک
قلم شما چطور آنقدر قوی و پر محتواست؟
به طوری که احساس به خوبی درک میشه؟

 

[PANIZ KARIMI]

و ببخشید این رو یادم رفت....

کسانی هستند که فکر می‌کنند و میگن که ژانر علمی-تخیلی و فانتزی یک مشت چرت و پرت و فقط سرگرمی بچه‌ها هست و با این‌طور روی نویسنده‌های زحمت‌کش این ژانرها تاثیر خیلی بدی میزارند.... به نظر شما این تا چه حد درسته؟ و اگر درست نیست چطور می‌تونیم با این افراد که فقط مثل یک مانع بزرگ هستند رد بشیم و جوابشون رو بدیم؟

و بعد هم اینکه شما با این شیوه نوشتن که فقط داستان رو به شیوه صریح (البته با توصیفات کامل و خوب و فلش‌بک و‌...) گفته می‌شه موافق هستید؟ چون من هم که کمی از آثارتون رو مطالعه کردم بیشتر پیچیدگی در تعریف داستان و انواع استعاره‌ها و... بهش جذابیت بخشیده بود (که البته بیشتر آثار ادبی اینطور هستند). و اگر بنظرتون آن طور که من گفتم هم قشنگ هست و می‌تونه نفیس...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Taban_Art]

سلام
میشه بدونم چی باعث میشه شما از نوشته خودتون اطمینان لازم‌و بدست میارید؟
مثلا عه این خط بد شد ویرایش کنم و...
مشکلاتی از این قبیل

 

[Taban_Art]

اگه یک نفر طی روز فرصت خیلی کمی برای نوشتن داشته باشه چطوری میتونه قشنگ بنویسه و تشبیهات زیبا به کار ببره؟

 

[MANA SAADATMAND]

هرچی از نوشتن می‌دونی بگو افسانه‌جانم
دوست دارم بدونم چطور شروع کردی و علاقه‌ات به نویسندگی از کجا شروع شد؟

 

[ChakavaK]

مشاهده فایل‌پیوست 386430
برایم بگو!
بخوان...
از آن روزها...
از خاطراتمان...
از همان وعده‌ی ناتمام.
نقطه‌ای بگذار و تمامش کن!
گذشته گذشت.
شروع ما پر از ناباوری، پر از حسی بود... ناخواستن!
کوک کرد صدایت نوایم را.
سرِ مِهر تو سر به مُهر شد گلویِ من!
نای نداشته‌یِ نفس‌های بی‌قرارِ من...
من برایت همه‌ شب چیدم.
تو برایم سکوت بخوان!

با سلام
شب نشینی امشب به نویسنده خوش قلم سرکار خانم افسانه نوروزی خالق آثاری چون:
دَردْمـــان
انکار
سربه‌مهر
رهایش
اختصاص داده شده

منتظر پرسش‌های صمیمانه شما...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Afsaneh.Norouzy]

سلام
عیدتون مبارک
میتونم بپرسم چجوری ایده به ذهنتون میاد؟
و اینکه اگه رمانی خوب باشه میتونیم از طریق انجمن چاپش کنیم؟
تا حالا رمانی از شما به صورت فروشی رو سایت رفته؟
چه شرایطی واجد بوده رمان شما؟

سلام عزیزم
عید شما هم مبارک
راستش ایده‌هام هر زمانی ممکنه به ذهنم بیاد. فی‌المثال امروز حین گره زدن بند کفشم مادرم داشت حرف می‌زد. بین کلماتش یکهو گفت: پسرجان!
و من از همین کلمه ایده‌ای گرفتم برای تضاد و بازی با کلمات...
گاهی هم ممکنه با شنیدن یه آهنگ یا دیدن یه تصویر...

بله دومین کار رسمی من به نام انکار به مدت حدودا شش ماه در فروشگاه یک رمان به فروش گذاشته شده بود.

رمان‌های ویژه و بازدید بالا رو میتونید برای فروشی شدن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.