ایده زیاد دارم که میشه به شهرت رسید و کلی پول دراورد ولی حس نوشتن نیس تازه تونستم یه رمانمو بدم بیرون حوصله ندارم بنویسم:/
بعد نویسنده هایی هستن که رمانشونو میفروشن اخه عزیز من تو اول غلط املایاتو بگیر یکم درست توصیف کن بعد بفروش
بله پیش میــــــــــاد پس واس چی تا حالا نتونستم یه نیمچه رمان یل دلنوشته ی سریالی بزارم
چــــــون نمیـــــزارن تمرکز نمیزارن، فکر آروم نمــــــیــزارن
همش تو دفترچه ی دلم به ابدیت میپیونده.
هم خنده هم گریه باهمحالو احواله من اینه
من از موزیک گوش کردن ایده خلق یک رمان به ذهنم میخوره و الهام میگیرم و برای نوشتن باید حتما همون اهنگی که باهاش ایده اون اثر به ذهنم خورده رو گوش کنم تا بنویسم ولی اگر صدا یا اهنگ دیگه ایی باشه به هیچ عنوان دیگه نمیتونم بنویسم و حس و حال نوشتم کلا برای اون روز از بین میره