متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه °•° عصرانه به صرف یک قاچ کتاب °•°

  • نویسنده موضوع Najva❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 232
  • بازدیدها 8,998
  • کاربران تگ شده هیچ

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,870
پسندها
11,369
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
23
  • #121
قبر دو لوکس اصطلاح رایجی در میان بچه‌های اردوگاه کرخه بود. نیمه شب‌ها بچه‌ها با زیرانداز و فانوس می‌رفتند تا قبرهایی که در اطراف چادرها کنده بودند و در آنها دعا و نماز می‌خواندند. غلامرضا نعمتی و مسعود اهری_قدیمی‌های دسته_ در این کار، پیشتاز دیگران بودند. قبر دو لوکس قبری بود که موقعیت خوبی داشت، خاک کف آن نرم بود و گودش‌اش کافی.
من اولین بار با غلامرضا نعمتی راهی سفر آخرت_البته در زمین خاکی کرخه_شدم. غلامرضا، تیربارچی تیم خودمان بود؛ سه نفر جلوتر از من. این عبادت شبانه_برخلاف ظاهرش که به نظر می‌رسد امید آدمی را کم می‌کند_ مرا به زندگی امیدوارتر کرد. در دلم این نور جلوه کرد که سرانجام دیر یا زود گذر همۀ ما به چنین جایی می‌افتد؛ البته گذر بی‌برگشت. حالا که امکان برگشت داریم،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #122
بدبختانه سرنوشتم را می‌دانم و نمی‌توانم از آن بگریزم. کاش ادیپ بودم و نادانسته به سوی سرنوشتم می‌شتافتم به خیال آن‌که از آن می‌گریزم.


کتاب:در حال و هوای جوانی
اثر: شاهرخ مسکوب
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #123
در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...

مکتوب
پائولو کوئلیو

 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #124
هرگاه جویای ثمره‌ای هستید و هنوز به آن نرسیده‌اید، معمولا در ذهن و تن و امور یا روابطتان چیزی هست که باید از آن دست بکشید و رها یا حذفش کنید. مادامی که فرایند حذف را به تعویق اندازید، ثمرات دلخواهتان را به تعویق انداخته‌اید.


هر مرحله‌ای از زندگی مستلزم دست کشیدن است. هر پیشرفت به معنای طرد یا پشت سر گذاشتن چیزی کهنه است. در نتیجه، حذف نه تنها چیزی را از شما نمی‌گیرد، بلکه چیزی به شما میدهد.


#چشم_دل_بگشا

[COLOR=rgb(40, 50...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #125
زندگی همچو طولانی نیست، تنها یک بار هم هست. من حق دارم؛ من وظیفه دارم که آن را به هدر ندهم و سرسری از آن نگذرم ...


#جان_شیفته

#رومن_رولان
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #126
به دو گروه از افراد نمی توان هدیه داد : کسانی که همه ی نعمت های دنیوی را دارند و کسانی که در برابر این نعمت ها کاملا بی تفاوتند .


کتاب:دلباختگی (لوییز امور)
اثر: کریستین بوبن
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #127
مردم در این عصر و زمانه،سراغ دارایی و ثروت را بیش از علم و معرفت می گیرند و خری که آراسته به زر و زیور باشد بیش از اسبی که پالان بر پشتش نهاده باشند جلوه دارد


دن کیشوت
سروانتس
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #128
انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ...


سمفونی مردگان
عباس معروفی
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #129
بعضی وقت‌ها احساس میکنم که هیچ چیز معنی ندارد. در سیاره‌ای که میلیون‌ها سال است با شتاب به سوی فراموشی می‌رود، ما در میان غم زاده شده‌ایم؛ بزرگ می‌شویم، تلاش و تقلا می‌کنیم، بیمار می‌شویم، رنج می‌بریم، سبب رنج دیگران می‌شویم، گریه و مویه می‌کنیم، می‌میریم، دیگران هم می‌میرند، و موجودات دیگری به دنیا می‌آیند تا این کمدی بی‌معنی را از سر گیرند.

تونل

ارنستو ساباتو
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #130
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم،
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر،
ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند ...

ابوالمشاغل
نادر ابراهیمی

 
امضا : Najva❁

موضوعات مشابه

  • قفل شده
مباحث متفرقه یه قاچ رمان o_o
پاسخ‌ها
42
بازدیدها
2,134
عقب
بالا