- تاریخ ثبتنام
- 4/4/21
- ارسالیها
- 106
- پسندها
- 795
- امتیازها
- 3,753
- مدالها
- 6
- سن
- 19
سطح
7
- نویسنده موضوع
- #21
اسمش؟! اسمش چی بود؟! نگاهی به اطراف کردم و با صدای تقریباً بلندی دادزدم:
_ اسمت رو بهم نگفتی، اسمت... اسمت چیه؟!
اما نه صدایی بود نه چیزی دیده شد، اون رفته بود!
با ناچاری دستی رو پشونیم کشوندم و پلک هام رو با ترس بهم فشردم، به محض بارکردن چشم هام خودم رو تو اتاقم رو تخت دیدم، با ترس خواستم حرکتی بکنم که متوجه زنجیرهای بسته شده به دست و پام شدم.
باید یه فکری میکردم، نگاهم رو با استرس به اطراف اتاقم که حالا کم از خرابه نداشت گردوندم؛ اما با چیزی که دیدم، صدای جیغم به همراه هق هق پر دردم کل اتاق رو پر کرد.
نه این امکان نداشت، این هم یه توهم شوم دیگه بود، یه کابوس سیاه و دلهره آوره، آره همینطوره!
چشم هام رو بستم و با لب های لرزون از یک تا سه شمردم و همونطور که به پلک های خیسم فاصله...
_ اسمت رو بهم نگفتی، اسمت... اسمت چیه؟!
اما نه صدایی بود نه چیزی دیده شد، اون رفته بود!
با ناچاری دستی رو پشونیم کشوندم و پلک هام رو با ترس بهم فشردم، به محض بارکردن چشم هام خودم رو تو اتاقم رو تخت دیدم، با ترس خواستم حرکتی بکنم که متوجه زنجیرهای بسته شده به دست و پام شدم.
باید یه فکری میکردم، نگاهم رو با استرس به اطراف اتاقم که حالا کم از خرابه نداشت گردوندم؛ اما با چیزی که دیدم، صدای جیغم به همراه هق هق پر دردم کل اتاق رو پر کرد.
نه این امکان نداشت، این هم یه توهم شوم دیگه بود، یه کابوس سیاه و دلهره آوره، آره همینطوره!
چشم هام رو بستم و با لب های لرزون از یک تا سه شمردم و همونطور که به پلک های خیسم فاصله...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش