- ارسالیها
- 198
- پسندها
- 1,078
- امتیازها
- 6,433
- مدالها
- 7
- نویسنده موضوع
- #11
تعلق نداشت به جز این یه تیکه گوشت بی صاحب که انگار تصمیم داشت از سینه ام خارج شود با همان حالت سر و خشمگین لیوان شربت رو به دستم داد و با چنگ زدن کتش از ما فاصله گرفت و به داخل تالار رفت خط و نشان تو نگاهش رو دیدم اگر ساحل پیشین بودم به دنبالش می دویدم و برای آشتی باهاش پیش قدم می شدم تا از دلش در بیاد اما حالا با ظاهری بی تفاوت نشستم و رفتنش رو تماشا کردم انگار که به تماشای رفتنش عادت کرده بودم سهند گفت
-بهتره ما هم بریم تو سرد شده سرما می خورد
سری به تایید تکون دادم و با سر کشیدن شربتم از جام بلند شدم کنار هم تا دم در تالار قدم زدیم قبل از ورود سهند گفت
-میگم ساحل
نگاهش کردم
-بله
-لطفا از من جدا نشو آخه می دونی گفتم که این دختره اسمش چی بود...
جواب دادم
- سمانه
-آهان آره سمانه به من...
-بهتره ما هم بریم تو سرد شده سرما می خورد
سری به تایید تکون دادم و با سر کشیدن شربتم از جام بلند شدم کنار هم تا دم در تالار قدم زدیم قبل از ورود سهند گفت
-میگم ساحل
نگاهش کردم
-بله
-لطفا از من جدا نشو آخه می دونی گفتم که این دختره اسمش چی بود...
جواب دادم
- سمانه
-آهان آره سمانه به من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر