طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها بازدیدها 27,146
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #601
بابام داشت یه مستند خارجی میدید بدون دوبله و زیرنویس
گفتم پدر جان موضوع مستند چیه چی میگه ،





گفت: در مورد پسرایی که خونه‌شون رو ترک نمیکنن و سربار خانواده هستن .

فکرکنم منظورش من نبودم
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #602
تو اسباب کشی دفترچه خاطرات چن سال پیشم پیدا شد داداشم داشت میخوند از زیر دستش کشیدم گفتم نخون شخصیه. مامانم از اونور خونه گفت بخون چیز خاصی نداره
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #603
*‏"حالا تو برو یه جلسه ببینش شاید خوشت اومد"


‏تکنیکی ترین تلاش مادرها جهت ازدواج بچه‌ها

‌*
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #604
پدر زنم اس داده:
هلو ساعت ۸ دم در حاضر باش میام دنبالت!

منم که فکر کردم اشتباهی اس داده و ازش گاف گرفتم، جواب دادم:

باشه شفتالوی من
مانتو خوشگلمو میپوشم میام عجیجم

جواب داد: مرتیکه بی شعور، هلو یعنی سلام!

آخه تو کی میخوای آدم شی
من چه گناهی کردم که تو دامادمی
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #605
ما ‏عروسی که دعوت میشدیم از 3روز قبل تو خونه شام و ناهار تعطیل بود که تو عروسی زیاد بخوریم

عروسی دختردائیم گفتند عروسیش تو هتله، بابام یکهفته تعطیلیِ غذا اعلام کرد، داداشمو با سُرُم بردیم عروسی !
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #606
شما هم با باباتون وقتی تو خیابون میرید






میگه ما قبلا از اینجا مدرسه میرفتیم اینجا جنگل بود اینجا تپه خاکی بود و..
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #607
بابام اومده تو اتاقم نشسته رو تختم ببینه چیکار میکنم ...
.
.
.
.
الان دو ساعته دارم زندگی نامه ی دکتر شریعتی رو میخونم
اگه بدونین چه انسان بزرگی بوده !!!
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #608
یبارم بابامو بغل کردم.....





تا دو ماه هر وقت از جلوش رد میشدم میگفت:بالاخره میفهمم چه غلطی کردی
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #609
شماهم تا میخاین وویس بگیرین


مامانتون از ته اتاق داد میزنه با منی؟
 
امضا : Amin~

Amin~

کاربر قابل احترام
سطح
52
 
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
14,014
پسندها
50,124
امتیازها
96,915
مدال‌ها
163
  • #610
رفتیم ﻫﺘﻞ بابام پرسید شبی چند؟
ﻃﺮﻑ گفت ١٢٠ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮمن ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ رايگان ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ




بابام گفت ﭘﺲ ﻣﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﻢ صبحونه رو بگین برامون بیارن ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ
 
امضا : Amin~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا