متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها دلـــنوشته‌هایـی مهدیــه لــطیفی❤️✨

  • نویسنده موضوع S.LOTFI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 694
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #21
احساس

سنگ خارا نیست

که همین طور بماند و

بماند و

بماند...

احساس مثل شاپرک

مثل عطر

می پرد!

درست توی همان روزهایی که دوستت دارم

دوستم داشته باش!



| مهدیه لطیفی |
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #22
سرد

یعنی تو

که صدایت یخ می بندد بر رگ هایم

به وقت هایی که کسی را دوست داری

که من نیستم



گرم

یعنی تو

که هر نگاهت داغ می شود بر دلم

برای بعد ها

به وقت هایی که کسی را دوست داری

که منم



آب

یعنی تو که بر سرم می ریزی

پاک

از ابرهای دلتنگِ سقف خانه ات که از خیابان فرار کرده اند

به جای هر غسلی

به جای هر بارانی



خاک

یعنی خاک بر سر لحظه هایی

که ما مال هم نیستیم!



خلاصه

خورشید

کتاب

کفش

کلید

کلمه

همه شان تویی

به تنهایی!



تنهایی

یعنی تو

که نمی دانی بی من

چقدر تنهایی !
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #23
ما زن ها

چرخ و فلکی از چرا ها سواریم

چرا رفت؟

چرا آمد اصلا؟

چرا؟

چرا؟

چرا نخندید؟



یکی بیاید تکانمان بدهد

بگوید پیاده شوید

"نبودن"

مهم تر از "چرا نبودن" است....



| مهدیه لطیفی |
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #24
زن

افسردگی اش را

پشتِ رژ لب قرمزش پنهان می کند

مرد

پشتِ هم خوابگی های همیشگی

با زنانی با رژ لب قرمز!

و " تنهایی"

هرگز کوله پشتی بر کتف نمی‌اندازد!
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #25
ماندن "مرد" می خواهد.

پشت کسی که آمده ای و اهلی اش کرده ای را دم به دقیقه خالی نکردن "مرد" می خواهد.

مردانگی به منطقی بودن نیست.

عشق و عاشقی کردن "مرد" می خواهد.

احساس امنیت "مرد" می خواهد.

شانه شدن برای دلتنگی های زنی که دوستت دارد "مرد" می خواهد.

مردانگی به موهای سفید کنار شقیقه ها نیست.

مردانگی اصلا به مرد بودن نیست!

ماندن "مرد" می خواهد.

ساختن "مرد" می خواهد.

بودن "مرد" می خواهد.

بدبختانه تمام خوشبختی های کوچک و ساده ی دنیا "مرد" می خواهد،

و از همین رو کار جهان رو به خوشبختی نیست!
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #26
ﺟﺎﻧﺎ

ﻣﺮﺩ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﯼ ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭﻡ

ﮐﺎﺵ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ"

اﯾﻨﻬﻤﻪ ﺑﯽ ﻗﺪﺭﺕ ﻧﺒﻮﺩ.



ﺟﺎﻧﺎ

ﭼﻘدﺭ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ

ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﺮﯾﺮﻭﺯﻫﺎﯼ ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩ،

ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ: "ﺩﺍﺷﺘﯽ؟؟؟"

ﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺩﺍﺭﻡ.



ﺟﺎﻧﺎ

ﻣﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﻮﯾﺮ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﺗﻮ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ

ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ؟

ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﺗﻮ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ

ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﺮﯾﺮﻭﺯﻫﺎﯼ ﻧﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩ،

ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ: ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ؟

ﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ:ﻫﻤﯿﺸﻪ

ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟

ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻡ... ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺏ...



ﺟﺎﻧﺎ

ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ

ﻓﻌﻞ ﻫﺎﯼ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ

ﻣﺎﺿﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ

"ﺩﺍﺭﻡ" ﻫﺎ، "ﺩﺍﺷﺘﻢ" ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪ





ﺟﺎﻧﺎ

ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ...

ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺮﮔﺲ ﻫﺎﯼ ﺧﺸﮏ ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ

ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻦ

ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺮﮔﺲ ﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ

ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻤﯿﭙﺮﺳﯽ: ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ؟

ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ

ﺗﻤﺎﻡ ﻓﻌﻞ ﻫﺎﯼ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #27
بی هوا داریم تا بی هوا...

این بی هوا که میروی

که ماسک اکسیژن از سقف پایین بیافتد

که نمیافتد

که نمیافتی از سرم...

یا آن که بی‌هوا ببوسی‌ام...!

بی هوا بگویی:

شما کتلت درست میکنی برایم؟!

بی هوا که صدایم کنی

که نمیکنی

که نمیگردم

این بی هوا ها را چه به آن بی هوا ها؟!

ها...؟!

این بی هوا ماندن

بلاتکلیف و بی چیزی که از سقف بیافتد

با آن بی‌هوا که ببوسی‌ام

کجایش یکی‌ست؟!
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #28
سرد یعنی تو

که صدایت یخ می بندد بر رگ هایم

به وقت هایی که کسی را دوست داری

که من نیستم ...



گرم یعنی تو

که هر نگاهت داغ می شود بر دلم

برای بعدها ،

به وقت هایی که کسی را دوست داری

که منم ...



آب یعنی تو

که بر سرم می ریزی ... پاک ؛

از ابرهای دلتنگ سقف خانه ات که از خیابان فرار کرده اند

به جای هر غسلی !

به جای هر بارانی !



خاک

یعنی خاک بر سر لحظه هایی که

ما مال هم نیستیم ..!



خلاصه ،

خورشید

کتاب

کفش

کلید

کلمه؛

همه شان تویی !

به تنهایی !



تنهایی یعنی تو

که نمی دانی

بی من

چقدر تنهایی ...!
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #29
خداحافظی بوق و کرنا نمی خواهد.

خداحافظی دلیل، بحث، یادگاری، بوسه، نفرین، گریه...خداحافظی واژه نمی خواهد.

خداحافظی یعنی در را باز کنی

و چنان کم شوی از این هیاهو که شک کنند به چشمهایشان، به خاطره هایشان، به عقلشان

و سؤال برشان دارد که به خوابی دیده اند تو را تنها یا توی سکانسی از فیلمی فراموش شده؟!

خداحافظی یعنی زمان را به دقیقه ای پیش از ابتدای آشنایی ببری

و دست آشنایی ات را پیش از دراز کردن، در جیبهایت فرو کنی

و رد شوی از کنار این "سلام" خانمانسوز.

خداحافظی "خداحافظ" نمی خواهد...
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,592
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #30
برای ماهی

با سه ثانیه حافظه

تنگ و دریا یکی ست!

دست من و شما درد نکند

که دل تَنگ آدم ها را

با یک عمر حافظه

توی تنگ می اندازیم

و برای ماهی ها دل می سوزانیم!
 
امضا : S.LOTFI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا