- ارسالیها
- 959
- پسندها
- 4,306
- امتیازها
- 18,373
- مدالها
- 16
- نویسنده موضوع
- #61
بابا بزرگ که رفت دنیا ماند و بار زندگی به دوش مادربزرگ... پاشنه کفشش را کشید و بار زندگی را مثل گوشه ی چادر گل ریزش به دندان گرفت...
او یادم داد منتظر شاهزاده قصه ها نباشم تا کفش بلوری به پایم کند...
دنیا با کفش های ساده ی مادربزرگ هم خوب چرخید...