- ارسالیها
- 1,886
- پسندها
- 8,654
- امتیازها
- 33,973
- مدالها
- 20
خخ خاطرع ترسناک دیگم هم این بودباخانواده رفته بودیمهفت برم،یعنی چنتا چشمه ابی داره،بعدازاینکه نشسته بودیم باعموم سوارقایق شدیم رفتیمتو برکه منم جوزده شده بودم مث دیوونه هاتوی قایق درخال حرکت بلندشدمورفتم لبه قایق ودستام مث دختره توتایتانیک بازکردموچشمام بستم،یهونمیدونم چی شد پام لغزییوازپشت افتادمتواب هلاصه روبهموت بودمکه عموم نجاتم داد،ازاب بالااوردم اما بازمدوتامون تواب گرفتارشدیموعموم نمیتونست منوبیرون ازاب بیاره وهیچکسم کمک نمی اومد اونموقعه خیلی بدبود!!