شعر مجموعهٔ شعر عصیان زمان | سمیرا محمدی کاربر انجمن یک رمان

[Samira-M]

﷽​

نام مجموعه: عصیان زمان
شاعر:سمیرا محمدی


مقدمه:
کوه‌ها نشسته بودند
و گوش سپرده به اپرای زیبای باد را
که با هر وزش در قلبشان
یاقوت عشق میشد
زمرد میرویید و
فیروزه از شوق اشک میریخت
امّا
امّا کمی آنطرف‌تر
سنگرها چیده میشدند
آرمانی میمرد و کینه‌ای متولد میشد
کسی نمیدانست که
سقوط یعنی...

 

[SETAYESH.MO]

•| بسم رب العشق |•

ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید....​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Samira-M]

آتشی ساخته‌ایم

آسمان حالِ دلش بد شده است
آتشی در دلِ او ساخته‌ایم،
وَ عرق از سر و رویِ همه‌مان میریزد
و زمین میترسد
دلش از حالت بی حالی‌مان میلزرد
سقف‌ها میریزند،
و نفس از تنمان میگیرند
جنگلان سینهٔ شان میسوزد
خفه از دود طمع‌های تو و من شده‌اند
و گلوشان شده خشک،
و لب از تشنگی روز و شبان میدوزند
آسمان حال دلش بد شده است
آتشی در دل او ساخته‌ایم