مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مهسانوروزی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/5/20
ارسالی‌ها
47
پسندها
157
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,021
سلام
داستان یه دخترو پسر بود که به اجبار پدر پسره باهم ازدواج میکنن بعد پسره به اسرار پدرش با دختره میره ماه عسل بعدش کم کم عاشق هم میشن اما هردو مغرور بودن و بهم نمگیفتن یادمه پسره قبل از اینکه با این دختره ازدواج کنه عاشق یه دختر دیگه بود و یه روزی بعد از ازدواجش اونو به خونش میاره و از زنش خواهش میکنه ازاون پذیرایی کنه بعد زنش برای اون دختره و خودش آب شربت میاره اما برای شوهرش نمیاره
لطفا اگه میدونید بهم بگین عزیزان
 
امضا : مهسانوروزی
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

1386Zahra

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,022
سلام
رمانی که دنبالشم در مورد یه دختر هست که
عاشق یه خواننده‌س
و زندگی جدید دختر وقتی شروع میشه که برق
حلقه رو دستای عشقش یا همون خواننده میبینه
اگه کسی می دونه لطفا بهم بگه
با تشکر
اسم رمان ش برای من بخون برای من بمونه که دو فیلم داره اسم فصل دوم هم داره که اسمش صدای بارون عطر نفسهاته فک کنم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Sepideh.T

1386Zahra

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,023
سلام دوستان عزیز
اسم رمانی که دختره توی کنکور تقلب میکنه و رتبه برتر میشه چیه؟
لطفا کمکم کنین
فک کنم اسم رمان تقلب هست
 

1386Zahra

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
18/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
2
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,024
سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا
دختره فوبیای در بسته داشت و اخرشم بهم میرسن منم اینو خوندم ولی اسمش یادم نیست کسی میدونه بگه لطفا
 

zahra14

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/3/20
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
سطح
0
 
  • #1,025
سلام دوستان
یه رمانی بود که به دختری با یه پسره تصادف میکنه و پسره مجبور میشه رو ویلچر بشینه.
پسره از دختره شکایت میکنه یه روز که رفته بودند تا پسره شکایتش و پس بگیره، شرط میداره که دختره بشه پرستارش.

کسی میشناسه و میدونه اسم رمانش چیه؟ لطفا تگم کنید
عشق با اعمال شاقه
 

zahra14

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/3/20
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
سطح
0
 
  • #1,026
سلام دوستان
یه رمان خونده بودم اسم دختره رو یادم نیست اما اسم پسره فکر کنم علی بود دختره توی ایران زندگی میکردو فک کنم میخواست مربی رقص بشه
بعد اون علی که نمیدونم پسرعموش بود یا پسر عمه اش از آمریکا میاد دنبال این دختره میگرده تاببرتش آمریکا بعد اونا باهم میرن آمریکا یادمه یه خدمتکار توی آمریکا داشتن که اسمش کرولاین بود اما دختره اشتباهی گفت کرو لاله بعد آهنگ عطر تو مهدی یراحی داخلش بود
ممنون میشم اسم رمانو بهم بگین
اسمش شرط
 

ARAM RAD

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/1/19
ارسالی‌ها
50
پسندها
896
امتیازها
4,848
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #1,027
من دنبال رمانی هستم که اسم دختره هنگامه بود و معلولیت پا داشت با پسر عمه اش پیروز ازدواج می کنه اما پیروز سرطان می گیره و برای این که هنگامه به پای اون نسوزه کلی دری وری بارش می نه که تا حدودی موفق د اما برادرش پدرام نمی زاره جدا بشن و با کلی جیمز باند بازی می فهمه و به هنگامه میگه اون هم پیش پیروز می مونه در کنار داستان اینا داستان دو نفر دیگه هم روایت می شد که یادم نیست اگه کسی خونده باشه ممنون میشم بهم بگه اسمش رو
 
امضا : ARAM RAD
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ℛℴℎ

Mahoora

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/6/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,028
سلام دوستان
رمانی ک دنبالشم درباره ی دختریه ک خونه ش اتیش میگیره مجبور میشه بره با خواهرش ک تازه با یه پسر پولدار اردواج کرده زندگی کنه شوهر خواهرش دوتا داداش دوقلو داره جفت داداشا عاشق دختره میشن یکی از داداشا هم مشکل قلبی داره
ممنون میشممم اسمشو بگید :praying::(
دلواپس توام
 

Kimiakasra83

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/2/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,029
سلام دوستان


رمانی که من دنبالشم دختره از اول عاشق پسری فکر کنم به اسم پوریا(یا یه همچین اسمایی بود) بود که دوست دختره بهش میگه که برادرش سرطان داره و عاشق توعه و زیاد زنده نمیمونه دختره هم میره با برادر همین دوستش که اسمشم طاها بود نامزد میکنه؛طاها هم بعد از چند ماه موقعی که موهای دختررو میبافت میمیره و دختره بعد طاها ازدواج نمیکنه تا همون پسر اولیرو میبینه و با اون ازدواج میکنه ولی پسره بخاطر اینکه دختره رفت و با طاها ازدواج کرد بهش اعتماد نداره و یک بار هم با دختره سر مزار طاها میرن. فقط همین ازش یادمه لطفا کمکم کنید خیلی ذهنمو مشغول کرده!

خیلی ممنون
 

شیلا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/7/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,030
سلام داستان رمان اینطوری بود که دختره و پسره یه بچه دارن و همو دوست دارن بعد کمکم هی دعواشون میشه دختره از خونه میره بعد چند وقت دوباره برمیگردن پیش هم بعد دختره میره تو حمام میبینه مسواک پسره از بقه جداست میزاره کناره هم بعد پسر میاد دعواش میکنه مسواکارم خرد میکنه بعد پسر یه ازمایشم داده بود ایدز داشته ولی به دختره نمیگه اینا دو باره از هم جدا میشن به روز پسره بچه رو به بهانه شمال میبره با خودش خارج دختره دلش میشکنه هرسال تولد بچهه ایمیل میزنه به پسره خلاصه یه روز برادرش یا یکی از اشناهای دختره مطمعن نیستم با یکی از دوستاش و یه پسر بچه میادخارجی بودن بعد کم کم دختره میفهمه پسره اززنش جدا شده بعد اینا به هم نزدیک میشن ازدواج میکنن میرن خارج دختره خیلی دنبال بچش میگرده پیداش نمیکنه بعد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
174
عقب
بالا