مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

moham86

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/6/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
-2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,082
سلام من چند سال پیش رمانی خوندم که دختره به خاطر برادرش و خواهر شوهرش با شوهرش مشکل پیدا میکنن و شوهرش سرش هوو میاره
 

HHMM

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,083
من خودمم سوال دارم یه رمانی خونده بودم یه دختری فکر کنم برای یه مدت رفت خونه دوست باباش زندگی کنه که قرار بود وقتی پسرش از خارج اومد با پسرش نامزد کنه دختره فکر کنم عاشقه پسرعموی پسره میشه که تو خونشون زندگی میکرده و حس میکنم اسمش سیاوش بوده.بعد اینکه همه از علاقه ی این دوتا باخبر میشن همه چیز بهم میخوره و اینا خودشون ازدواج می کنند و...
 

Elhamfazli

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/12/19
ارسالی‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,084
سلام دنبال ی رمانی ام ک ی دختره خیلی شیطون بوده و بخاطر ی خونه با یکی از پسرایه فامیل شون باید ازدواج کنه ،دختره شب عروسیش توخونهps4بازی میکرده و با کتونی میره تومراسمش
 
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] t.sh

مسیحا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,085
سلام کسی میدونه اسم اون رمانه که دختر و پسره هر دو دانشجوی پزشکی بودن و با همدیگه نسبت فامیلی داشتن و داستان اینطور شروع میشد که لوله اب خونشون دچار مشکل شده بود و دختره هم انترن بود و داشت خودشو برای یه ازمون اماده می کرد تا بورس بشه و فک کنم خانوادشونم کلا پزشک بودن و ازدواجشون اجباری طور بود چیه؟!
 

ستاره من

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
22
پسندها
40
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,086
سلام يه رماني بود كه دختره تو يه مهموني بيعوشش ميكنن وبع دختره تجـ*ـاوز ميكنن ، دختره افسرده و مريض ميشه علاوه بر اون دختره حامله ميشه و از قبل ميخواسته با يكي ازدواج كنه از دست حرف هاي مردم و ابروش ميره خارج و بچه رو به دنيا مياره و همون جا بچه تا فك كنم٤ با ٥ سالگي بزرگ ميشه بعد همون كسي كه دختره ميخواسته قبل اين ماجرا باهاش ازدواج كنه بعش ميگه بيا ايران من باهات ازدواج ميكنم ر به اسم خودم براي بچه ار شناسنامه ميگيرم و دختره مياد ايران با اون پسره ازدواج ميكنه اخر داستان معلوم ميشه خود اين پسره بهش تجـ*ـاوز كرده و براي اين ، اين كارو كرده كه تو بچگي مورد ازار جنسي توسط باباي اين دختره قرار گرفته بوده و يه جوري انتقام گرفته بوده ولي...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

اِلهای

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/4/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
13
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,087
دنبال رمانی راجب دخترپلیسی هستم که با گروه ماموریت خارج ازکشور دارن که وارد باند قاچاقچی از طریق نفوذ به پسرش بشن ( اسم پسر قاچاقچی یارا هست ) ولی پسرش هیچ کارست وپدرش بخاطر محافظت ازش گفته اونم باهاشه ، یه جا دختره از پنجره هتل پرت میشه پایین فک کنم رو ماشین پسره میوفته اونم میبرتش ازش مراقبت میکنه ، فرداش نفوذی پلیس میان پیش پسره دختر فکر میکنه اومدن دنبالش ولی اونا میگن از هدیمون (دختره ) امیدوارم خوشت بیاد، این پلیس نفوذیه از دختره خوشش میومد و ناراحت هدیه شدنش بود ، دختره میفهمه سرهنگ به عنوان هدیه به یارا اونو اورده خیلی ناراحت میشه ، شب باپسره تو اتاق میخوابن ولی پسره اهل کثافت کاری نیست وصبح نفوذی میپرسه خوشت اومد یارا میگه عالی بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Regina

ashena-gharib

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,088
سلام من دنبال یه رمانی میگردم که دختره نامزد داره و نامزدش توی ق*م*ا*ر اون رو شرط میبنده و میبازدش بعدش یه مردی که بچه هم داره و زنش ازش جدا شده اون رو برنده میشه و باهاش ازدواج میکنه که بعدا زن مرده برمیگرده و جدا میشن و دختره میره و بعدها با یه پسری ازدواج میکنه و بچه دار میشه و موقعی که به بچه دومش بارداره تصادف میکنه و میمیره
 

ashena-gharib

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,089
یه دختری که اون و استاد دانشگاهش عاشق هم میشن و بعدا میفهمن که پسره دایی دختره هست و در آخر میفهمن که مادر دختره دختر ناتنی خانواده مادر بزرگ بوده
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Regina

ashena-gharib

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
0
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,090
دنبال اسم یه رمانی میگردم که اسم شخصیتاش سپهر و فرشته هستش که پسره خانوادش رو از دست داده و پیش یه زنی زندگی میکرده که بعدا زنه بچه رو میده به این دختره که ازش نگهداری کنه که پسره بزرگ میشه و میره دانشگاه تا این که دختره متوجه تغییر رفتار دختره میشه و بعد میفهمه که پسره دوسش داره ولی هر چی با پسره حرف میزنه قانع نمیشه و خود دختره هم بهش علاقمند میشه و بعدا با هم ازدواج میکنن فکر میکنم توی اسم رمان کلمه ممنوع یا ممنوعه داشت خیلی دقیق یادم نیست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Regina
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا