سلام من دنبال ی رمان میگردم خیلی وقت پیش خوندم چیز کمی فقط يادمه گفتم شاید کسی اينجا خونده باشدش
راجب ی دختره ک خیلی با درک و فهمه ی جورايي همیشه گره کار همه رو باز میکنه انقد با فهمه ک کسی رو حرفش نه نمياره داستان از پارت اول از جایی شروع ميشه ک قراره برای دوست همین دختر خواستگار بیاد و دوستش مث همیشه منتظره تا این دختره تو خواستگاريش پادرمياني کنه چون ار خواستگاره خوشش نمياد خلاصه وقتی دوستش داره از استرس میمیره یهو سروکله ناجیش ینی همین دختر با درکمون پیداش میشه و ميگ بدون من میخواستین دوستمو شوهر بدین خانواده خواستگارم میشوره میزاره البته با ادب جوری ک هیچکی نميتونه ی چی بگه بااین ک سنش کمه ولی بیشتر شبیه مادر دوستاشه تا دوستشون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.