سلام
یه رمان بود که در مورد دختری بود که شیطون بود و عاشق دوست برادرش بود و به اون پسر رنگ زد و باهاش قرارگذاشت و با یه گل بهش ابراز علاقه کرد ولی اون پسر قبول نکرد و از اون شهر رفت.بعد از چند سال اون پسر برگشت ولی دختر دیگه خیلی عوض شده بود و چادری شده بود با اینکه خانواده مذهبی نداشت (اسم دوستش فک کنم الهه بود)طوری که اولش پسر اونو نشناخت و با برادر اون دختر که دوستش بود تو یه شرکت بودن که دختر هم اونجا کار میکرد و گذشت تا اینکه عاشقش شد ولی اولش دختر بهش محل نمیداد...
ممنون میشم بگید اسم این رمان چی بود؟؟؟ لطفااااا