سلام رمانی خونده بودم که به دختر داستان پدرش میخواسته .... بکنه که برادرش میکشتش و اعدام میشه و نامزدش،سهراب، هم با خواهرش رابطه داشته. دختر داستان با خواهر ناتنی خودش و دوستش که نامزد برادرش ، آراد، هم میشد زندگی میکنه. دختر از بچه های دوقلو خواهر و شوهرش نگهداری میکنه یه دختر و پسر بودن به نام آذین و اسم پسر یادم نمیاد. دختر توی یه شرکت معماری مشغول کار میشه که روسای شرکت سه تا پسرعمو بودن. سه تا دختر داستان با اونها ازدواج میکنن.
همخونه
فرستاده
بانوی سرخ
همیشه یکی هست
ازعشق بدم بدم بدم میاد
ویار
اخرین برف زمستان
فصل پنجم عاشقانه هایم
مرواریدهای احساس
عابر بی سایه
این مرد امشب میمیرد
سرگیجه های تنهایی من
ماه پیشونی
زروان
زندگی خصوصی
قشاع
اشور
به نجابت مهتاب
نبض یک مرد
کومه
شهد گس
حریری به رنگ ابان
دالان بهشت
ققنوس
اسطوره
عروس هفت ملیونی
قتل سپندیاروفصل دومش پیله ات را بگشای
چشمان خاکستری
کبوتر
سفر به دیار عشق
چشم سیاه دوست داشتنی
مهمان زندگی
پشت یک دیوار سنگی
میگل
خیابان یک طرفه
عروسک جون
حصار تنهایی من
روز نودوسوم
بن بست
لیلای قلبم
ابرویم را پس بده
طلوع از مغرب
اوای شهر
غریبه اشنا
رویای خام
خشت واینه
ماکه شانس نداریم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
رمان دوباره يه دختره بود كه خيلي زشت و تپل بوده و تو دانشگاه از يه پسره خيلي خوشش ميومده پسر برا شرط بندي مياد طرفشو باهاش دوست ميشع و بعد كه ديگه جدا ميشن پدر دختره پليس بوده و پسره هم خلافكار و دختر بعد از يه مدت از خارج برميگرده اما خيلي تغيير كرده هم خوشگل شده و هم خوش هيكل و پسره رو جذب خودش ميكنه میشه لطفا جواب بدید
همخونه
فرستاده
بانوی سرخ
همیشه یکی هست
ازعشق بدم بدم بدم میاد
ویار
اخرین برف زمستان
فصل پنجم عاشقانه هایم
مروارید احساس
عابر بی سایه
این مرد امشب میمیرد
سرگیجه های تنهایی من
ماه پیشونی
زروان
زندگی خصوصی
قشاع
اشور
به نجابت مهتاب
نبض یک مرد
کومه
شهد گس
حریری به رنگ ابان
دالان بهشت
ققنوس
اسطوره
عروس هفت ملیونی
قتل سپندیاروفصل دومش پیله ات را بگشای
چشمان خاکستری
کبوتر
سفر به دیار عشق
چشم سیاه دوست داشتنی
مهمان زندگی
پشت یک دیوار سنگی
میگل
خیابان یک طرفه
عروسک جون
حصار تنهایی من
روز نودوسوم
بن بست
لیلای قلبم
ابرویم را پس بده
طلوع از مغرب
اوای شهر
غریبه اشنا
رویای خام
خشت واینه
ماکه شانس نداریم