مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Nafas.dnl]

سلام
من دنبال رمانی میگردم که یه مردی بود که تقریبا خیلی سن داشت ولی عاشق یکی شده بود که بچه بود ولی ب دلایلی (خیلی معذرت میخوام) ولی فاحشگی میکرد و این پیر مرد با اسم پسرش که اسمش فرزام بود این دختره رو کشید خونش و باهاش حرف زد تا درست بشه بعد خودش باهاش ازدواج کرد

 

[S_j]

سلام
من دنبال رمانی میگردم که یه مردی بود که تقریبا خیلی سن داشت ولی عاشق یکی شده بود که بچه بود ولی ب دلایلی (خیلی معذرت میخوام) ولی فاحشگی میکرد و این پیر مرد با اسم پسرش که اسمش فرزام بود این دختره رو کشید خونش و باهاش حرف زد تا درست بشه بعد خودش باهاش ازدواج کرد

گناهکار سجاده نشین

 

[Sarah_94]

سلام اکه اسم این رمان رو میدونید ممنون میشم بهم بگید یه دختری هست که تازه پدرش مرده و خیلی پدرشو دوست داشت وضع مالی عالی ای داشتن ولی چون یه پسره میخواست از پدرش و این انتقام بگیره این جاشو با کسی که یه جورایی نقش دخترخونده پدرش و داشت عوض میکنه و اون دختره بعد با نامزدش دوست ث میشه و این دختره برای اینکه دشمن باباش کاری بهش نداشته باشه و نفهمه که این این دختر اون مردست میره خونشون کار میکنه و یه سویت ته اون خونه داره اون پسر هم با زنش که دختر عمه شه و عمش زندگی میکنه و زنه کلا تو یه ساختمون جداست و کلا از هم متنفرن و زنه الکی خودشو به دیوونگی‌ میزنه تا پسره رو حرص بده بعد از یه مدت که دختره امد تو اون خونه زندگی کرد عاشق هم میشن ولی پسره...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[aramesh]

سلام اگه اسم رمان رو میدونید لطفا معرفی کنید :درباره دختری هست که در بچگی توسط دشمنان پدرش دزدیده میشه بعد یه خانوم و آقایی اونو به خونه میبرن خودشون دوتا پسر و یه دختر دارن بعد یکی از پسرا عاشقش میشه اما چیزی نمیگه تا اینکه خانواده دختر پیدا میشن و اونو به خارج میبرن اونجا بخاطر خانواده اش نامزد میکنه اما از دست نامزدش دوباره به ایران میاد آخرش هم با همون پسره که عاشقش بود ازدواج میکنه لطفا کمک کنید

 

[aramesh]

سلام دنبال یه رمان میگردم که دختره از خونواده اش دور میشه و بایه خونواده که دوتا پسر و یه دختر دارن زندگی میکنه و باهاشون رابطه خوبی داره و یکی از پسرا عاشقشه و هرشب بهش پیام میده دختره خونواده اش رو پیدا میکنه و میره خارج اونجا مجبور میشه نامزد کنه اما بعدش به ایران برمیگرده و با همین پسره که عاشقش بود ازدواج میکنه لطفا کمک کنید اسم رمان یادم رفته

 

[Shamiiim]

سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا

 

[سی_سی جون]

یه رمانی بود که مرده تو یه مهمونی بوده بعد حالش بد میشه و یه دختره اونو میبره تو ماشینش باهم رابطه برقرار میکنن مرده میفهمه که دختر بوده خیلی عصبی میشه ولی دختره میگه که من دلم میخواست اینکارو با تو انجام بدم و اینا کسی میدونه اسم رمانش چیه؟؟

 

[S_j]

سلام اگه اسم رمان رو میدونید لطفا معرفی کنید :درباره دختری هست که در بچگی توسط دشمنان پدرش دزدیده میشه بعد یه خانوم و آقایی اونو به خونه میبرن خودشون دوتا پسر و یه دختر دارن بعد یکی از پسرا عاشقش میشه اما چیزی نمیگه تا اینکه خانواده دختر پیدا میشن و اونو به خارج میبرن اونجا بخاطر خانواده اش نامزد میکنه اما از دست نامزدش دوباره به ایران میاد آخرش هم با همون پسره که عاشقش بود ازدواج میکنه لطفا کمک کنید

رمان گلشیفته

 

[S_j]

سلام دنبال یه رمان میگردم که دختره از خونواده اش دور میشه و بایه خونواده که دوتا پسر و یه دختر دارن زندگی میکنه و باهاشون رابطه خوبی داره و یکی از پسرا عاشقشه و هرشب بهش پیام میده دختره خونواده اش رو پیدا میکنه و میره خارج اونجا مجبور میشه نامزد کنه اما بعدش به ایران برمیگرده و با همین پسره که عاشقش بود ازدواج میکنه لطفا کمک کنید اسم رمان یادم رفته

اینم همون گلشیفته هست

 

[S_j]

سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا

رمان هیچکی مثل تو نبود