متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mahdisara

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
21
امتیازها
33
  • #4,671
سلام
یه رمانی بود که پسره مذهبی بود دختره نبود
اینا ازدواج می‌کنن عاشق هم میشن
یا عاشق هم میشن ازدواج می‌کنن :662995-13d2b18d8733d28eeebeb93ce3604071::687:
خلاصه
که زیاد چیزی یادم نیست ولی خیلی دوستش داشتم اگر کسی می‌دونه لطفاً بگه
رمان پسر مذهبی و دختر ازاد دوس داری ادم و حوا خبلی خوبه
 

Aneita

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
0
  • #4,672
سلام
منم دنبال این رمان میگردم
خلاصه:کل رمان راجع ب چند دختر شونزده سالس که ب مرور زمان بزرگ میشن ودوستی بینشون استحکام بیشتری پیدا میکنه این چند تا دختر شیطنت های بخصوصی دارن که خیلی شیرین و دلنشین هستن البته ن برا همه... برای چند نفر بخصوص..بلاخره این دخترا وارده دانشگاه میشن و همچنان شیطنت هاشون ادامه داره اما سه نفر از این اکیپ جدا میشن و...
شخصیت ها:سلما رحمانی،نسیم مهراد،نسترن انتظامی،پارای مهربد،نگین،سارا،تارا
علی خالقی،سینا سپهری،مهدی محمدیان،رایان شایسته

کسی اسم رمان رو بلده؟؟
 
آخرین ویرایش

گل گندم

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
  • #4,673
رمان پسر مذهبی و دختر ازاد دوس داری ادم و حوا خبلی خوبه
جلد دوم رمان آدم وحوا به اسم برزخ اما...
رمان بچه مثبت
رمان گشت ارشاد هم خوبه دختره خونوادش مذهبیه اما خودش زیرآبی میره
 

گل گندم

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
192
امتیازها
618
مدال‌ها
2
  • #4,674
جلد دوم رمان آدم وحوا به اسم برزخ اما...
رمان بچه مثبت
رمان گشت ارشاد هم خوبه دختره خونوادش مذهبیه اما خودش زیرآبی میره
رمان پسر بسیجی دختر تگزاسی زیاد یادم نیست اما موضوعش همونه پسر مذهبی ودختر آزاد
 

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #4,675
امضا : mhi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

EskFtm

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
4
امتیازها
0
  • #4,676
دنبال رمانی میگردم ولی اسمش یادم نیست فقط ی چیز کلی یادمه
دختره با فرد دیگه ای نامزد بوده و پسره میره مسافرت دختره هم میره مهمونی ی پسری به اسم سهیل اذیتش میکنه و مجبور میشه نامزد خودشو ول کنه
و اخرش هم یادمه سهیل تصادف میکنه ۴ سال میره تو کما
 

Nazi31

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #4,677
سلام
دنبال رمانی میگردم که دختره با پسر یکی از فامیلاشون عاشق هم بودن ولی پسر با یک نفر دیگ ازدواج میکنه شب عروسی دختر با برادر زن پسر اشنا میشن بعد ازدواج میکنن باهم پسر پولدار بود اگه کسی میدونه بگه...
 

Panahbanoo

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #4,678
سلام
یه رمانی بود که پسره دیه بابای دختره رو میده که از زندان ازاد شه بعد برای دختره شرط میذاره که باهاش ازدواج کنه پسره از قبل دختره رو دوست داشت
خانواده پسره هم باهاش خوب نبودن پسره رو مامان بزرگاش بزرگ کرده بودن
پاهای برادر دختره هم فلج بود پسره پول داد عمل کنن.
توروخدا اگه میدونین بگین خیلی دنبالشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #4,679
سلام
یک رمان بود که یه دختر پلیس بود وارد یه باند قاچاق انسان میشه بعد یه پسره هم بود که باباش تو بچگیش رفته بود پسره هم پلیس بود اینا جدا جدا وارد باند میشن و میرن دبی فکر کنم بعد اونجا یه نفر که از همین پلیس‌ها هست میاد دختره رو آزاد می‌کنه بعد نگو پدر پسره و زن دوم و بچه‌ش رییس این باند بودن
بعد اینا بر میگردن مزدوج میشن
اسمش رو دقیق یادم نیست نمیدونم توش انتقام داشت چی داشت
 
امضا : mhi

NDN

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
6
امتیازها
0
  • #4,680
یه دختری فرار که رفت تو پارک خوابید بعد زنه بر خونش بعد ازش فیلم گرفت گفت اگه نیای تو باند فیلمتو پخش میکنم چند وقت بعدم دختره سره یه دزدی یه پلیسه رو میبینه عاشقش میشه بعدم یه ماموریتاشونو لو میده و فرار میکنه و بعد از مدتی که پیشه خانوادش بود با یکی که دوست میشه که پلیسه فامیلش بوده تهشم بهم میرسن
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا