مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #641
سلام دوستان

من یک رمان خوندم ولی یادم نیست اسمش و اینارو اونجوری که یادمه دختره و پسره ازدواج میکنند بعد دختره نمی دونم چی می شه که میره یا پسره ولش می کنه بعد دختره حامله بوده پسرم نمیدونسته دختره بچش به دنیا میاد و چن وقت بعد اتفاقی پسرو تو خیابون میبینه بجه بغلش بوده پسره شک میکنه میگه بچه کیه میگه مال دوستمه ولی پسره یواشکی پستونک بچه رو برداشته بودهِ ِDNAمیده میفهمه مال خودشه
همینش یادم بود اگه می دونین بگین بهم ممنون
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] - JiMin -

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #642
سلام دوستان یه رمانه که نامزد و برادر دختره پلیس بودن که طی عملیاتی کشته میشن، خونه ی دختره تحت نظره، تهدید میشه، میره پیش برادر شوهرش که شدیدا از دختره متنفره ولی تو خونه راهش میده بعد از چند مدت زندگی در خونشون، دختره متوجه میشه که برادر شوهرش یه دختر داره که پرستارش بهش خواب اور میده تا بخوابه و دختره تصمیم میگیره خودش از بچه مراقبت کنه، مادر بچه فوت شده، یه قسمت از رمان میخواستن برن سر خاک و دختره حلوا درست کرد ولی برادر شوهرش گفت با پول من چرا برای برادرت حلوا درست میکنی
اگر کسی می دونه لطفاً بگه
 

melika98

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/2/20
ارسالی‌ها
42
پسندها
381
امتیازها
1,723
سطح
0
 
  • #643
دوستان من چندسال پیش کتابی و داشتم می خوندم که فایلش رو گم کردم
یادمه که دختره بعد از تصادف شدیدی که داشته یک شب متوجه میشه میتونه توی خواب روحش و از بدنش خارج کنه و شروع میکنه شبها رفتن به خونه کسی که دوستش داشت(اگر اشتباه نکنم)
یک شب که تو خونه طرف بوده یک نفر دیگه رو هم اونجا می بینه(انگار اون هم روحه یا همچین چیزی)
چند وقت بعد همون آدم و توی واقعیت و توی یک مهمونی میبینه.
فکر میکنم شخصیت های رمان اسطوره های قدیمی ایران بودن
کسی اسمش رو میدونه؟
 
امضا : melika98
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] - JiMin -

h-ok

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/2/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
4
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #644
سلام من دنبال یک رمان هستم که دو جلد بود اسم پسره احسان بود و بچه شون اسمش یاسین بود که براثر سهل انگاری پسره فوت شده بود بعد میخواستن جدا بشن اما دوباره زندگی کردند دختره یک خواهر داشت به اسم پگاه که عاشق برادر احسان بود و کشته شد
اگر کسی میدونه ممنون میشم راهنمایی کنه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] - JiMin -

Saraeiiism

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/1/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #645
رمان در مورد یه خانمیه که طراحی داخلی خونده با شوهرش اختلاف دارن و شوهرش خیلی تحقیرش میکنه و زنه تقریبا هیچ اعتماد به نفسی نداره تا اینکه خواهر شوهرش از خارج میاد و همراهش دوستش خانوادگیشونو که یه آقایی به اسم امیرعلی ( مطمئن نیستم ) میاره. امیرعلی که قصد داشته خونه بخره و ایران بمونه همین باعث میشه خواهر شوهر خانمه ازش بخواد به امیرعلی کمک کنه و دختره هم تو خرید خونه و طراحی لوازم کمکش میکنه و تو همین حین از شوهرش هم بالاخره طلاق میگیره و در نهایت با همون امیرعلی ازدواج میکنه
دختره خیلی خانواده پولداری داری فکر میکنم اصلیتشون کرمانی بود و پدر و مادرش یه بار که میان سمت تهران تصادف میکنند و میمیرند برای همین دختره به خاطر تنهاییش طلاق نمیگیره
بعدا مشخص میشه اختلاف شوهرش باهاش پولداری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] - JiMin -

shadi21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/2/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #646
سلام. ممنون می‌شم اگه کسی اسم این رمان رو می‌دونه بگه...

در مورد یه دختر با وضعیت مالیِ نسبتاً بده که توی بیست و پنج سالگی استاد دانشگاه می‌شه و دانشجوهاش خیلی اذیتش می‌کنن به خصوص یه پسره به اسم سینا که فقط دو سال از دختره کوچیک‌تره...
دلیار
 

shadi21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/2/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #647
سلام
یه رمانی بودکه یه زن بیوه ای بود که یه دختر کوجیک داشت و خودش کار میکرد و خرج خانواده اش رو میده و یه خواهر کوچیک تر از خودش داره و این خواهره یه دوست پسر داره که مسر حاجیه و اون خواهر بزرگه میفهمه و از یه پارتی خواهرش رو میاره بیرون و پسر حاجی خواهر رو میبین۶ ولی نمیدونه خواهر دوست دخترشه
من تا همین جای رمان رو خوندم:/
ممنون میشم اسمش رو بهم بگین
به نجابت مهتاب
 

shadi21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/2/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #648
سلام رمانی که دنبالش میگردم خلاصش اینه
یه دختره و پسره نامزدن (دختردایی،پسرعمه)ولی پسره راضی نیست (در صورتی که خودش هم به دختر داییش علاقه داشته) مکانیکه و چون زن داداشش از کار خانواده اونا راضی نبوده پسره فکر میکرد که نامزدش هم راضی نباشه در ضمن پسره گاهی اوقات تو غسالخونه هم کار میکرده
به همین سادگی
 

shadi21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/2/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #649
سلام
رمانی که من دنبالشم پلیسیه ،که از اواسط رمان یکدفعه از زبون یه دختر با اسم متفاوت از دختر قبلی گفته میشه،که بعد معلوم میشه این همون دختره است که حافظشوازدست داده ویه خلافکاره خودشو جایه بابای دختره جا می زنه دراخرم که دختره متوجه قضایا میشه به خودش صدمه میزنه که از خونه ببرنش بیمازستان از بیمارستانم فرارمیکنه.ممنون میشم اگه نام رمان رو میدونید به من بگید.
سه سوت
 

shadi21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/2/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
10
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #650
سلام

یه رمان بود دختر با نامزدش با یه خانومی تصادف میکنن میمیره
شوهر زنه میگه اگه دختر باهاش ازدواج کنه رضایت میده
اعدام یا انتقام رو چک کن
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
155
عقب
بالا