سلام
دنبال اسم یه رمانیم ولی اسم شخصیت هاش یادم نیست . فقط میدونم پدر دختره و خود دختره خلافکار بودن و یه روز پدر دختر توسط یه نظامی کشته میشه این دخترم فکر میکنه یه ملوانی که تو آبادانه اون کشته یه مدت میره خونه این این پسره (ملوانه) با یه هویت دیگه که اونجا با مادر و خواهر اون ملوانه صمیمی میشه و یه روز وقتی پلیسا میگیرنش پسره میفهمه دختره تو این مدت بهشون دروغ گفته و دختره هم میفهمه اصلا کار این پسره نبوده و تویه عروسی بازم هم دیگرو میبینن ولی پسره اصلا دختر رو به حساب نمیاره یه دفعه ماشین به دختره میزنه و پسره پشیمون میشه بعد از این که دختر رو میرسونه بیمارستان تصمیم میگرن با هم ازدواج کنن ؟
کسی اسمشو میدونه؟