مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sami1366

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
11/4/20
ارسالی‌ها
8
پسندها
24
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #1,501
سلام
یه رمانی خوندم در مورد دوستی یه دختر و پسر بود که دختر یه خواستگار پولدار توی فامیل داشت، اما نمی خواستش دانشگاه شهرستان قبول می شه و به دلایلی با دوست پسرش هم خونه می شه، پسره هم تلاش می کرده که پول جور کنه زودتر با دختره ازدواج کنه از اون طرف خواستگار پولدارش دختره و خانواداه اش رو تحت فشار گذاشته بود. فک کنم، بابای دختره در جریان دوستی اینا بود و بهم محرم بودن، تا اینکه خواستگاره جای دختره و رو پیدا می کنه و بهش ... می کنه، دختره هم که از ترس و ناامیدی فهمیدن موضوع توسط عشقش، پسره رو از خودش می رونه و دچار مشکلات روحی میشه، از اون طرف خواستگاره هم میذاره میره. مدتی می گذره و دوباره دختر قصه با پسری که دوسش داشته رو در روی هم قرار می گیرن، اما پسره حالا پولدار شده و فقط برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] narges._n

Ksjxhhs

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
21/8/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
11
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #1,502
سلام رمان همخونه شرقی
این که با شوهر قبلش ازدواج نکرد بنظر من پایینش قشنگ نبود یه رمان میخوام که از دوباره با شوهرش ازدواج کن ولی بابت اینم ممنون گلم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ایسا

Aabbcc

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/8/20
ارسالی‌ها
155
پسندها
177
امتیازها
728
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #1,503
رمانی میشه معرفی کنید که توش بچه ای باشه که هی شیرین زبونی کنه؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ayr

behnaz1999

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
48
پسندها
67
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #1,504
کی
سلام دوستان : )
دوستم دنبال این رمانه و گفت اینجا بگم تا ببینه کسی اسمش رو بلده یا خیر! : )
ممنون میشم جواب بدید! : )


یه دختری که هیچ کسی رونداشته ووضع خوبی نداشته گوشه اتوبان بوده
دختردیگه ای که افسردگی داشته وهیچ دوستی نداشته میبردش خونه خودشون ومیخوادکه اون دخترباخودشون زندگی کنه وبه دروغ به خانوادش میگه دوستمه وخونوادشم خارج ازکشورن
اون دخترهم باسام برادراون دخترازدواج میکنه
بعدازمدتی پدرشوهره دخترمیفهمه که بهشون دروغ گفتن بچه ی دختره راازش میگیره ازخونه میندازدش بیرون وطلاقشم میگیره
ولی بعدازچندسال دوباره سرراه هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ایسا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/4/19
ارسالی‌ها
71
پسندها
357
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
سطح
4
 
  • #1,505
دنبال یه رمانم:
یه دختره به اسم انید که در اصل اسمش آناهید تهران دانشگاه میره بعد ب خاطر یه چیزی مجبور میشه خونه یه پیرزن زندگی کنه و بعد چند وقت نوه همین خانومه از آمریکا میاد پایانشم خوش بود.فقط همینا یادمه.
کسی اسمشو میدونه؟
باورم کن عزیزم
 

ایسا

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/4/19
ارسالی‌ها
71
پسندها
357
امتیازها
1,963
مدال‌ها
4
سطح
4
 
  • #1,506
این که با شوهر قبلش ازدواج نکرد بنظر من پایینش قشنگ نبود یه رمان میخوام که از دوباره با شوهرش ازدواج کن ولی بابت اینم ممنون گلم
به سادگیم بخند و دو جلدس جلد دومش فاصله جانبیه
 

DrFNarges

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
19/8/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,507
سلام وقتتون بخیر باشه
رمانی که میخواستم بگم برای چندین سال پیش هست
خلاصه
یک دختر هست که خیلی مقید نیست فکر کنم اسمش یاسی بود چشماش ابی یا سبز بوده
بعد با یه پسر که پزشکی میخونه آشنا میشه که خیلی معتقد بوده و اینا
با هم دوست میشن و یجوری میشه که باهم رابطه داشتن
ولی دختره میزنه زیر همه چیز و می‌ره با یه پسر دیگه. اون پزشک هم می‌ره با دختر عمویش ازدواج می‌کنه می‌ره خارج
این دوست پسر جدید یاسی می‌برتش مهمونی که تو اون همسراشون رو باهم جابجا میکنن و اینا
یاسی هم خودشو از ماشین پرت می‌کنه بیرون.
و خیلی بد آسیب می‌بینه
مادرش نذر می‌کنه اگه سالم موند برن مشهد
دختره بهوش میاد و خلاصه که متحول میشه
دختره هم تغییر می‌کنه و لنز مشکی می‌ذاره
چون اون پسر اولی رنگ چشماشو دوست داشته.

. تو همین مشهد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : DrFNarges

melody84

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
9
پسندها
4
امتیازها
3
سن
19
سطح
0
 
  • #1,508
سلام
من پارسال یه رمان که خانواده پدری دختره که اسمش سایه هستش رو میزارن پرورشگاه بعد چندسال تو پرورشگاه عاشق میشه پسره هم درخواست ازدواج میده ولی شبش نگهبان پرورشگاه م**س.ت میکنه به سایه ت*جاوز میکنه بعد این اتفاق فرار میکنه ولی تصادف میکنه و بعد بهوش اومدنش پیرمرد کمکش میکنه درس ببخونه فامیلیش هم عوض میکنه بعد چند سال برا انتقام برمیگرده

.همچین رمانی میشناسین؟؟!!
من الان نزدیک سه ماه که دارم دنبالش میگردم تروخدا کمکم کنید پیداش کنم
 

Dastan

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
21/8/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,509
سلام ی رمان بود که دختره(نازنین) مهندس بود بعد از کارش اخراج میشه و آخر پیش ی پسر(کاوه) با قرارداد یک ساله مشغول بکار میشه ولی پسره بخاطر اینکه پدر نازنین از مامان کاوه جدا شده بود و مغازه فرش فروشی با پول مامانش باز کرده بود و مامانش مریض شده بود میخواست انتقام بگیره( بعدا برادر دوقلوی کاوه اون مغازه رو آتیش میزنه ی بار هم نازنین رو میدوزده که بعدش کاوه میاد ب نازنین حقیقت رو میگه) و بعد وقتی دختره داشت با فامیلش ازدواج میکرد ی پسر بچه رو می‌فرسته که شناسنامه اش رو بگیره دختره هم ک دنبال بچه راه میوفته سرش میخوره به جدول و حافظه اش رو از دست میده کاوه هم ک میبینه حافظه اش رو از دست داده بهش ی سری دروغ میگه و باهاش ازدواج می‌کنه و.....اسم رمانش رو کسی میدونه؟؟؟؟؟؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا