گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان آن‌سوی دنیا | asalezazi کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع asalezazi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 416
  • برچسب‌ها
    فانتزی
  • کاربران تگ شده هیچ

نظر شما درباره رمان آن‌سوی دنیا

  • عالی

    رای 2 22.2%
  • خوب

    رای 2 22.2%
  • متوسط

    رای 2 22.2%
  • نیاز به تلاش

    رای 3 33.3%
  • بد

    رای 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    9

asalezazi

ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
18/9/17
ارسالی‌ها
102
پسندها
1,364
امتیازها
7,953
مدال‌ها
7
سن
23
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
سلام سلام

عنوان: گفتگو آزاد رمان آن‌سوی دنیا
ژانر: #فانتزی #تاریخی
نام نویسنده : asalezazi
ادرس رمان : در حال تایپ - رمان آن سوی دنیا | عسل اعزازی کاربر انجمن یک رمان
***
این گفتگو ازاد رو زدم چون همیشه تو ذهنم سوالی داشتم. من داستان های کوتاه زیاد نوشتم که خوب جایی هم منتشر نشده اما همیشه دلم میخواست بدونم اگه مخاطب داستان رو پیش ببره چه اتفاقی میوفته؟ این تاپیک رو زدم که هم صحبت کنیم هم بهم اگه پیشنهادی برای ادامه داستان دارید بگید. مثلا دوست دارید چه اتفاقاتی برای شخصیت های داستان
بیوفته؟
و ی سری توضیحات راجب رمان
در ضمن لطفا ابتدا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : asalezazi

melin f

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/23
ارسالی‌ها
378
پسندها
2,368
امتیازها
12,063
مدال‌ها
12
سطح
9
 
  • #2
سلام عزیزم.
رمانتون رو تا جایی که خوندم خوب بود.
اما یه ایرادی داشت اونم این بود که توصیف احساسات کم بود.
امیلی کلی دشمن و مخالف داشت که اون رو تحقیر میکردن. اما امیلی نسبت به همه شون هیچ عکس العملی نداشت.
خب اگه بخوایم منطقی نگاه کنیم؛ حتی اگه یه ذره هم شده باید ناراحت میشد.
اگه رو این مورد بیشتر کار شه؛ رمان بهتر تر میشه.
در کل خوب بود.
موفق باشید
 

Kuroyami

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/3/23
ارسالی‌ها
446
پسندها
2,658
امتیازها
14,213
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • #3
سلام.
من تا جایی که پارت گذاشته بودی خوندم.
امیدوارم که نقدی رو که می‌کنم به دل نگیری چون نقد رو برای پیشرفت کار انجام می‌دن. حالا اگه چیزی هم به نظرت درست نبود، بگو.
من ایده رمان رو واقعا متوجه نشدم.
داستان در مورد یه دختریه به اسم امیلی که از واقعیت فراریه و عاشق یه شخصیت‌های یه رمانه و دوست داره تو اون رمان زندگی کنه.
نکته ابتدای رمان:
اصل اون رمان دنزل چیه؟ چون اول کاری باید بیان بشه که چی به چیه و ایده کلی رو به خواننده بده. وقتی که خواننده ندونه آخر رمان چیه در حینش گیج می‌زنه. برای همین نویسنده باید لابه‌لای متن ایده رو مدام به خواننده به صورت نامحسوس بگه.


بریم سر موارد انتقادی که دیدم:
۱. نویسنده محترم باید بدونه که رمان باید حس بشه. یعنی اینکه بذار بقیه چیزی که تو حس می‌کنی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuroyami

دردانه. ع

کاربر سایت
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
29/8/23
ارسالی‌ها
689
پسندها
4,709
امتیازها
21,973
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #4
سلام
ایده رمان ایده جالبیه اینکه وارد یه کتاب بشی و کل ماجراهای کتاب رو خراب کنی، اما نتیجه کار مطلوبی نشده، یه تعجیل آزاردهنده در روند وجود داره اتفاقات پشت هم و بدون مکث رخ میده، مدام شخصیتها در حال مکالمه اند و از حس و حال و توصیفات مکان و احوال حرفی وجود نداره، وقایع به صورت غیرقابل باور رخ میدن اینکه با این سرعت عشق و ازدواج بوجود بیاد خیلی قابل قبول نیست طمأنینه در روند اتفاقات باعث تأثیرگذاری بیشتر میشه
شخصیت ها تک بعدی هستن و نمیتوان اونها را با ویژگی های خاص در ذهن سپرد
امیدوارم بتونی با یه بازنویسی کامل این ایده خوب رو به یه رمان خوب تبدیل کنی
پیشنهادم اینه بیشتر بخونی، رمانهای کلاسیک و مشهور رو بیشتر بخون و به نحوه رخداد وقایع دقت کن
 
امضا : دردانه. ع

moheb2000

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/3/24
ارسالی‌ها
4
پسندها
14
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #5
ایده رمان بسیار جالبه. اینکه با رفتن در رمان، وارد یک دنیای خیالی بشی و روند داستان رو عوض کنی! در حقیقت داری خودت داستان مینویسی و داستان خودت رو زندگی میکنی. کاری که ما در حقیقت با زندگی کردن انجام میدیم. اوایل داستان سعی شده بود روی توصیفات محیط کار بشه. مثل متنی که خونه امیلی رو توصیف می‌کرد ولی با پیشرفت داستان، توصیفات جای خودشون رو به مکالمات سریع و پی در پی بین شخصیت های داستان دادن. به نظر من مهم ترین ویژگی یک رمان توصیف اشخاص و محیطه. چیزی که توی داستان کوتاه کمتر دیده میشه. هدف اینه که وقتی خواننده چشماشو میبنده بتونه دنیای رمان رو در ذهنش به تصویر بکشه و نقطه ضعف اصلی این رمان هم همینه. بیشتر به توصیف بپردازید و نگران اینکه صفحات رمانتون از ۱۰۰۰ بگذره نباشید! میتونید تمام این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

خاکستر

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
2/3/21
ارسالی‌ها
12
پسندها
54
امتیازها
83
سطح
0
 
  • #6
سلام وقت بخیر✨ خلاصه‌ش خیلی جذاب به نظر می‌رسید. مخصوصا برای رمان‌خون‌ها. رمان‌خون‌ها بدجوری می‌تونن درکش کنن چون کلی شخصیت رو تجربه کردن که عاشقشون شدن و دوست داشتن که با شادی‌هاشون بالا بپرن و با غم‌هاشون نوازششون کنن. یه جورایی انگار خلاصه دست گذاشته رو نقطه‌ضعف خواننده‌ها و خواننده‌ها نمی‌تونن به راحتی از کنارش رد بشن. به نظرم درستِ خلاصه‌نویسی همینه. که آدم‌رو کنجکاو کنه و گیر بندازه.

بعد از اینکه گیر انداخت و رسیدیم به پارت اول، توصیفاتِ کم و دیالوگ‌های کمی فکر نشده شوق رو پایین می‌آرن. اوایل داستان از دیالوگ‌های بی‌حسش با بقیه خوشم اومد اما به مرور، یه مشکلی بود. ازش دور بودم. نمی‌تونستم خودم رو بهش نزدیک کنم. انگار فقط می‌تونستم از طریق مکالماتش باهاش ارتباط برقرار کنم و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

nahlan

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/11/23
ارسالی‌ها
44
پسندها
333
امتیازها
1,703
مدال‌ها
3
سن
17
سطح
4
 
  • #7
سلام
فکر کنم نکته های اصلی رو دوستان بهش اشاره کردن و چیزی که خیلی توی چشم بود این بود که جزییات انگار کامل حذف شده بود و این باعث میشد تصورات ذهنی خواننده بهم بریزه و گیج بشه.
بنظر من رمان جذابی بود در کل، فقط اگه روی همین جزییات مثل فضاسازی کار بشه خیلی بهتر میشه.
ببخشید که من دیرتر نظرمو بیان کردم
 
امضا : nahlan

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,114
پسندها
13,527
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #8
سلام عسل عزیزم،
اول اینکه ایده‌ی فوق‌العاده‌ای بود، جوری که به راحتی مخاطب جذب می‌کرد؛ اما یه سری نکات بود که باید رعایت میشد.
این کار تمام شخصیتا رو نمایش می‌داد. یعنی حتی جاهایی که امیلی حضور نداشت، پس بهتر بود از راوی سوم شخص استفاده می‌کردی یا اصلاً اون بخش‌ها رو حذف می‌کردی.
دوم اینکه توصیفاتت کامل نبود. به قدری که ارتباطم با کاراکترا و فضای داستان توی همون پارتای اول قطع شده بود.
سوم اینکه سیر داستان واقعاً سریع بود. ما تو همون پارتای اول شاهد اتفاقاتی بودیم که برای افتادنش لازم به پیش‌زمینه‌ی درست داشت که خب رعایت نشده بود.
اینکه کارکتر اصلی، امیلی به سرعت تو موضوع اصلی کار، یعنی توی فضای رمان موردعلاقه‌ش رفت، عالی بود و سریع خواننده رو توی مسیر داستان می‌نداخت ولی اینکه یهو همه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : حصار آبی

.fatemeh.m.asl

گوینده آزمایشی
گوینده آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
25/1/22
ارسالی‌ها
142
پسندها
922
امتیازها
5,003
مدال‌ها
8
سطح
7
 
  • #9
سلام و دورود خدمت نویسنده عزیز
در اول باید گفت ایده و سرهم کردن داستان بسیار جالب و شگفت‌انگیز هست که به همین علت مخاطب را جذب خود می‌کند و باعث ادامه دادن او می‌شود.
بنظر من اگر می‌خواهید شدت این جذابیت بیشتر باشد یک نام گیراتر برای رمان تخیلی و زیبایتان انتخاب کنید که با اولین خوانش چشمان مخاطب برق بزند. داستان به همان اندازه که جالب بود کمی بیشتر باید بهش پرداخت و پر و بال داد تا پرواز عالی داشته باشد، در اوج سقوط نکند!
مورد دوم بنده نمیدانم این رمان قلم چندم شماست؛ اما مطمئن باشین هر چه بیشتر بنویسد و تمرین کنید حرفه‌ای‌تر می‌شوید. در اوایل رمان قلم در عین سادگی دلنشین و خاص بود. شبیه مجموعه داستان های فانتزی خارجی، رفته رفته انگار قلم آب رفت و گرمای کلمات گم شدند. تنها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : .fatemeh.m.asl

موضوعات مشابه

عقب
بالا