متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعر مجموعه شعر حریق خزان بود | زری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع itszari
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 158
  • کاربران تگ شده هیچ

itszari

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,121
امتیازها
7,283
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • #1
عنوان شعر: حریق خزان بود
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی، عاشقانه
قالب: سپید
مقدمه:
می‌خواهم در زمینی پر از گل‌های پیچک
به دست خود، ز عشق تو گل رُزی بکارم
تا رازهای نهفته در آن را، با دستان خود بچینم
و چون ماهی در آب زلال دریا، لحظه‌ای آرام گیرم
من از یک لحظه خندیدن، و ساعت‌ها گریستن بی‌زارم
مرا خوش‌تر از آن‌که، ز عشق پرندگانِ عاشق، آواز خوانم
پس از اشکی که ز دل‌تنگی و فراق عشق، از چشمم چکد
آرزویم این است که از پیکر بی‌جانم، خونِ روانه چکد
ای آسمانِ بی‌کران و ستارگان خفته‌گان
به سخن دل که با آهِ جان‌سوزی‌ست گوش سپارید
بنگرید که زنی خندان، با چشمانی بارانی به سویتان می‌آید
 

Samira-M

هنرمند انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,334
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • #2
•| بسم رب العشق |•
678859

ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا