متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

درحال ترجمه رمان محرمانه کمپ دورگه | Amin مترجم انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Amin~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 1,004
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
نام اصلی: Camp Half-Blood Confidential
نام ترجمه شده: محرمانه کمپ دورگه
نویسنده: Rick Riordan
ژانر: فانتزی
مترجم: Amin
ناظر: Armita.sh Armita.sh

خلاصه:
پرسی جکسون و بقیه ساکنان کمپ دورگه در جواب به فیلمی افتضاح از لرد آپولو در مورد کمپ که به سوالاتی مانند: «اینجا کجاست؟»، «آیا می‌توانم تی‌شرتم را نگه دارم؟» پاسخ می‌دهد، تازه‌واردان می‌توانند کابین‌ها را بررسی کنند، نمادهای جادویی را مطالعه کنند و در مورد قسمتی از زمین‌های تمرین اطلاعات کسب کنند.

ولی محرمانه کمپ دورگه خیلی بیشتر از کابین‌ها را بررسی می‌کند، به عنوان مثال اعضا همیشه باهم در صلح و صفا نیستند و یا کمپ همیشه به طور عالی اداره نمی‌شود، یا اینکه پیشگویی‌ها با روند منظم و درستی الهام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Amin~

Raha~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ترجمه
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,941
پسندها
14,317
امتیازها
36,873
مدال‌ها
45
  • مدیر
  • #2
°| بسم تعالی |°


583966_11204145ae5d910424c0707a2479f70a.jpg


مترجم عزیز ، ضمن خوش آمد گویی ، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن ترجمه خود

خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید
قوانین ترجمه|تالار ترجمه انجمن یک رمان

درصورت پایان یافتن ترجمه خود در تاپیک زیر اعلام کنید.
اعلام پایان کار ترجمه|تالار ترجمه

برای سفارش جلد ترجمه خود بعد از 15 پست در تاپیک زیر درخواست کنید.
♥♥تاپیک جامع درخواست جلد♥♥

و برای دریافت جلد خود بعد از تگ شدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Raha~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
نیمه‌خدایان، مرا ستایش کنید!
من این فیلم مفید را برایتان آماده کردم.
به من اعتماد کنید. فوق العاده است.

-هایکو‌ای از آپولو برای معرفی فیلم خود "خوش آمدید به کمپ دورگه‌ها"
پی.جی: «بهم اعتماد کنید، فیلم خیلی بدتر از فوق العاده بود.»
***


بخش اول - شب فیلم

پرسی جکسون

سلام به همه! پرسی جکسون¹ اینجا در خدمت شماست. احتمالا همتون من رو به عنوان پسری که کمک کرده تا دنیا از نابودی نجات پیدا کنه می‌شناسید، اون‌هم دوبار؛ ولی کی حساب کرده؟ منم دوست دارم مثل بقیه نیمه‌خداها به خودم فکر کنم، البته هر نیمه‌خدایی که شانس پیدا کردن کمپ دورگه² رو داشته.
اگه در حال خوندن این متن هستین، باید که بهتون تبریک بگم. چرا؟ چون شماهم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
فعالیت‌های عصرگاهی‌ را هم مانند سایر روزها انجام دادیم. با خواندن ترانه‌ای در کنار آتش کمپ، تا قبل از آنکه یک اظهارنظر بی‌فکرانه موقع شام از نیکو دی آنجلو¹² بشنویم. داشتیم در مورد اینکه اگر کمپ را مدیریت می‌کردیم، چه تغییراتی در آن انجام می‌دادیم، حرف می‌زدیم که نیکو گفت: «اولین چیزی که باید انجام بدم اینه که مطمئن بشم اون نیمه‌خداهای بیچاره از دیدن اون فیلم راهنما ناراحت نشن.»
همه‌ی گفت‌و‌گوها متوقف شدند، ویل سولاس¹³ پرسید: «کدوم فیلم راهنما؟»
نیکو با گیجی نگاهی کرد، «خب می‌دونی...» نیم‌نگاهی به اطراف انداخت، مشخصاً به دلیل اینکه همه ما به او نگاه می‌کردیم، ناراحت بود. بالاخره، گلویش را صاف کرد و شروع به خواندن سرودی با تن صدایی که مشخص بود که از کسی تقلید می‌کند:
- اون به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
***
ساعتی بعد، همه در سالن تئاتر آمفی²⁰ جمع شده بودیم تا فیلم "به کمپ دورگه‌ها خوش آمدید" را تماشا کنیم. کانر و هارلی، صفحه و پروژکتور را بدون هیچ اتفاق ناگوار انفجاری و تبدیل کردن آن به ربات قاتل تنظیم کرده بودند، من که از آنها ممنون بودم. فکر می‌کردم که فیلم فقط راهنمایی کوچک و معمولی است - صدایی یکنواخت؛ گشت و گذار در کمپ، نیمه‌خدایانی که مشغول فعالیت‌های خود هستند در حالی که وانمود می‌کنند که دوربینی وجود ندارد و سپس امتیازات افتتاحیه نمایش داده شدند.

ویل در زیر لب گفت: «اوه، داره جلب میشه.»
معلوم شد که نابغه‌ی پشت فیلم، پدر ویل، خدای بزرگ آپولو²¹ بود، این به معنای آن بود که فیلم، یک فیلم راهنمای معمولی نبود. نه، به همان زودی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
صحنه: تاریکی، ناگهان نوری آپولو را که در جلوی ایوان خانه بزرگ ایستاده است، نمایان می‌کند. خانه به رنگ است و تضاد کاملی با چیتون¹ سفید و کوتاهی که آپولو پوشیده است دارد. گلویش را صاف می‌کند و حرف می‌زند.

آپولو: شعری از آپولو، خوانده شده به صورت دراماتیک توسط... آپولو:
آه، کایرون جاودانه
سنتور عاقل و صادق
مربی قهرمانانمان
فقط به یاد داشته باش که چه کسی به تو آموخته است.

- صحنه آغازین فیلم خوش آمدید به کمپ دورگه
پی.جی: «چیتون آپولو خیلی کوتاه بود؛ فقط امیدوار بودم که در حین نمایش خم نشود.»
***


بخش دوم - سه یا چهار هزار و شمارش

کایرون

در هنگام آن ملاقت با لرد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
شاید او این ایده را سرگرم کننده می‌داست که برادرزاده‌ای به عمویش چیزی یاد بدهد، یا شایدهم به دلیل توانایی پیشگویی‌اش، گمان می‌کرد من نقش مهمی در آینده‌ی المپ دارم. به هرحال، او تصمیم گرفته بود تا دانش خودش را با من به اشتراک بگذارد.
در ابتدا، چیزهای ساده‌ای به من یاد داد، مانند نحوه زه کردن تیر- «قسمت تیز تیر را دور از بدن خود نشانه بگیرید» - و اینکه چطور یک زخم زنجی درحال فروران را بانداژ کنیم. به من یاد داد که چگونه غزل بسازم و تعدادی آهنگ مثل «پلکانی به المپوس» و «دود سوخته بر روی آب» را بنوازم و حتی اشعار خودم را بسازم. یک بار در تلاش برای بهتر کردن مهارت شعر سرایی من، مرا به جست و جویی برای پیدا کردن قافیه‌ای برای "راکت" فرستاد تا بتواند شعرش را برای شعری در مورد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
سپس آنها را از نظر نبوغ و ابتکار بررسی کردم. مواد اولیه و راهنمایی را به طور تصادفی بین‌شان پخش کردم و به از آنها خواستم تا اشیاء مناسب برای دفاع بسازند. همچنین به آنها گفتم که این مهارتی باستانی به نام مک‌گیورینگ¹⁴ است. اما متاسفانه، هیچ کدام از شاگردان من، فرزند هفاستوس نبود و به همین دلیل‌هم کسی خوب عمل نکرد. هنگامی که به پرسئوس اشاره کردم که می‌تواند برنز آسمانی را با چکش صیقل دهد تا سپری آینه‌ای بسازد، چشمانش را به سمت من چرخاند و با تسمخر گفت: «برای چه منظوری از آن استفاده کنم؟»
به همین ترتیب، اکثر آنها در آهنگسازی شکست فجیعی خوردند. فقط جیسون توانست چیزی به یاد ماندنی ارائه دهد: ریتم دست زند همراه پایکوبی که چنان خون را به جریان می‌انداخت که آن را به عنوان ضربات قبل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
ساتیرها به طور دسته جمعی با این یادداشت از طرف آپولو وارد شدند:
من پیش‌بینی می‌کنم که در آینده، نیمه خدایان نمی‌توانند به تنهایی کمپ دورگه را پیدا کنند. جهان به سادگی بسیار بزرگ، بسیار پرجمعیت و بسیار خطرناک خواهد شد. هنگامی که آن زمان فرارسید، ساتیرها را برای پیدا کردن نیمه خدایان بفرستید. ساتیرها توانایی پیدا کردن هرچیزی را دارند. آنها به تازگی گله‌ای از گاوهای مقدس من را که توسط هرمس* دزدیده شده بود پیدا کردند، کاری که حتی من نیز نتوانستم انجامش دهم. به من اعتماد کنید: شما به جویندگانی نیاز خواهید داشت و آنها این ساتیرها هستند.
اولین کمپ دورگه بسیار ساده بود -فقط میدانی در فضای باز برای تمرینات رزمی نیمه خدایان، حیاطی برای جلسات، غذاخوری ساده و ساختمان سنگی بزری با اتاق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,831
پسندها
49,521
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
آرگوس اواخر شب گزارش عجیبی داد: «آنها می‌آیند، بدترین‌ها می‌آیند.» (حتی در آن زمان‌ هم او کلمات را بیهوده استفاده نمی‌کرد؛ داشتن یک‌چشم در وسط زبان، باعث اذیت شدن شما در هنگام حرف زدن می‌شود، چه برسد به خوردن سوپی داغ).
ما قبلاً حملات تصادفی‌ای از طرف هیولاها داشتم و همیشه آنها را دفع می‌کردیم؛ ولی این یکی کاملا فرق داشت. حمله‌ای سازماندهی شده بود هرگز متوجه نشدم چه کسی آن همه هیولا را سازماندهی کرده بود؛ اگرچه شک‌هایی دارم و حمله خیلی شدید بود.
صدها هیولا، هیولاهای شرور، اردوگاه را از هر گوشه محاصره کرده بودند. در بوق شیپوری دمیدم تا زنگ خطر را به صدا درآورم، کمان و کنم را برداشتم و به سرعت به داخل محوطه تاختم. فریاد می‌زدم: «بچه‌ها این تمرین نیست!» و نیمه خدایان از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Amin~

موضوعات مشابه

عقب
بالا