- ارسالیها
- 2,628
- پسندها
- 65,082
- امتیازها
- 66,873
- مدالها
- 50
- نویسنده موضوع
- #31
موهای مانلی با هر حرکت باد جلوی چشمهایش به رقص در میآیند. دستانش را داخل آستینهای کت بهزاد میبرد.
- میخوام باهاتون صادق باشم... آخرین نفری که به ذهنم رسید دعوتش کنم شما بودین اما فکر کنم بهترین انتخاب رو داشتم. کنارتون زمان از دستم میره... انگار گیر افتادم. شاید درموردم بد فکر کنید اما... یه حسی تو وجودم همش دلش میخواد بغلتون کنه! انگار تو زندگی قبلیم یه نفر شبیه شما رو خیلی دوست داشتم.
- میخوام باهاتون صادق باشم... آخرین نفری که به ذهنم رسید دعوتش کنم شما بودین اما فکر کنم بهترین انتخاب رو داشتم. کنارتون زمان از دستم میره... انگار گیر افتادم. شاید درموردم بد فکر کنید اما... یه حسی تو وجودم همش دلش میخواد بغلتون کنه! انگار تو زندگی قبلیم یه نفر شبیه شما رو خیلی دوست داشتم.