ترسناک یهو یه جن میپره رو صحنه همه جیغ میکشن! البته این برای فیلماس!من همون ها رو هم نخوندم. ژانر عاشقانه با گروه خونی من نمی‌سازه
اَی اَی اَی خـــــِــــدا همشونم مث همن! من نمیدونم این استاد ب قول خودت ژذابا رو از کدوم جهنم دره‌ای میارن مام بریم بیاریم...تا اونجایی که من نظر این دوستان رو دیدم . ژانر عاشقانه‌ای که چند نفر همین جوری شروع به نوشتن می‌کنند داستان یه دختر خیلی خوشمل و ژذاب رو روایت می‌کنه که هیچی نداره و با این حال دانشگاه هم می‌ره.( تناقض)
بعد استاد دانشگاه که یکی از اون خوشمل و ژیگر و ژذاب‌تره با چشم های خارجی مانندش که سگ داره دل دختر ناز و کوچولوی ما رو می‌بره و این داستان به خوبی و خوشی تموم میشه. یاه یاه یاه یاه.
اونوقت از من خواستن دلنوشته عاشقانه بنویسم من ترسناک نوشتم همش خون و دست و پاهای کنده شده در اومد
احیانا ایشون مدرکش رو گرفته استاد شده!؟ ۲۴-۲۵ سالگی درس تموم میش‌هااا بعد جناب تو ۲۵ سالگی استاده؟؟؟نا امید نشین استاد جون هم وجود داره خود من دبیرستانی ام کلاس گزینه دو میرم یه استادی هست جونترین استاد دانشگاه بوده که فقط ۲۵ سال سن داشت هر چی غیر ممکن ممکن میشود دیریدیدین
اره عکساش تو نت هس بزن حبیب کاوندی
رفته فک کنم رشته ریاضی بعد کنکور تجربی داده ولی نابغس خیلی جاها اموزشگاه و مدارس داره
آووو یس! آندرستند
