- ارسالیها
- 177
- پسندها
- 1,036
- امتیازها
- 6,463
- مدالها
- 10
- نویسنده موضوع
- #11
من برای طراحی رقص کلماتی را به صورت مخفف روی برگه مینوشتم تا وقتم را کمتر بگیرد. آن برگه را نمیتوانی به کسی نشان بدهی! زیرا از آن سر در نمیآورد.
اینبار هم شروع کردم.
"گردش به چپ،حرکت پروانه،زرافه تشنه و... ."
بعد از آخرین پارت آهنگ، شروع کردم دست زدن براشون.
جوزف گفت:
- یه بار دیگه بریم؟
به اتاق نگاه کردم و درحال هماهنگی نوشته هایم با فضای اتاق بودم؛ اما من نیاز داشتم تا در اتاق، آیینه داشته باشم.
پس به ناتالی نگاه کردم که گفت:
- اینجا اتاق تمرینه اون جیزی که تو ذهنته رو هم داره.
سپس به سمت دیوارهها رفت و پردهها را کنار زد. حالا اتاق شبیه به یک اتاق رقص شده بود.
جوزف با سه شماره دوباره با درام شروع کرد.
من هم رقص را شروع کردم.
اول آرام شروع کردم دقیقا شبیه به کلمات...
اینبار هم شروع کردم.
"گردش به چپ،حرکت پروانه،زرافه تشنه و... ."
بعد از آخرین پارت آهنگ، شروع کردم دست زدن براشون.
جوزف گفت:
- یه بار دیگه بریم؟
به اتاق نگاه کردم و درحال هماهنگی نوشته هایم با فضای اتاق بودم؛ اما من نیاز داشتم تا در اتاق، آیینه داشته باشم.
پس به ناتالی نگاه کردم که گفت:
- اینجا اتاق تمرینه اون جیزی که تو ذهنته رو هم داره.
سپس به سمت دیوارهها رفت و پردهها را کنار زد. حالا اتاق شبیه به یک اتاق رقص شده بود.
جوزف با سه شماره دوباره با درام شروع کرد.
من هم رقص را شروع کردم.
اول آرام شروع کردم دقیقا شبیه به کلمات...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش