نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دفتر شعر دفتر شعر، شعر را دوست دارم | کاربر Tahmine Arjmand

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,171
  • بازدیدها 9,166
  • کاربران تگ شده هیچ

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,151
برایش نوشتم:عزیزم برگرد !


برایش نوشتم:حالِ بد،بهانه است


بیا و خرابی‌ دنیای مرا ببین !


نوشتم:نمی ‌‌خواهم بدانم چه اتفاقی‌ افتاده


برایت خواهم گفت


از اتفاقاتی که هنوز نیفتاده .


برایش نوشتم:من انتظار می کشم


به سبک خودم


همانی که تو غرور میخوانی‌‌اش و من سکوت .


برایش نوشتم:نگذار سادگی‌ کودکانه ی من


به بلوغ زودرس برسد


نگذار صداقتم زود بمیرد .


برایش نوشتم:


کسی‌ این نامه را برایت می نویسد


که هنوز شبیه خودش است


بازگرد تا دیر نشده !


برایش نوشتم:جواب لازم نیست


هنوز حس ما گرم است


برگرد عزیزم


برگرد!




نیکی_فیروز_کوهی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,152
ما به عهدت خانهٔ دل از طرب پرداختیم


در به روی خوش دلی بستیم و با غم ساختیم





سایه‌پرور ساخت صد مجنون صحراگرد را


رایتی کاندر بیابان جنون افراختیم





خشک بر جا ماند رخش فارس گردون چو ما


توسن جرات به میدان محبت تاختیم





عشق او ما را گرفت از چنگ دیگر دلبران


تن برون بردیم ازین میدان ولی جان باختیم





گر توکل را درین دریاست دخل ناخدا


بادبان برکش که ما کشتی در آب انداختیم





تا محک فرسا نشد نقد محبت یک به یک


ما زر ناقص عیار خویش را نشناختیم





محتشم بهر چراغ افروزی در راه وصل


ه*رز مغز استخوان خویش را بگداختیم




محتشم_کاشانی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,153
زمین همیشه بر یک پاشنه نمی‌چرخد


حوا تجربه‌ی تلخی بود


چه کسی تصور می‌کرد


آدم سیبی را بردارد


سرنوشت جهانی برآشوبد


من همیشه


به نیمه‌ی دلخور سیبی می‌اندیشم


که گاز زده از دست آدم افتاد


و جاذبه را تمسخر کرد


حالا رشته گندم‌زاران گیسوان تو


و نیمه‌ی دلخور این سیب


عینک را بر می‌دارم


زمین همیشه بر یک پاشنه نمی‌رقصد


خدا برای آدم کلمه


و من برای تو


شعری آفریدم


که سیب‌های جهان را وسوسه می‌کند


حوا تجربه‌ی خوبی بود


که آدم غنوده در چشمانش


تلخی‌های جهان را تاب می‌آورد


عشق


زبان مادری‌ست


آزانگیز و ترجمه ناپذیر


که تجربه‌ی حوا را نا مکرر می‌کند


و زمین


نیمه‌ی دلخور سیبی


که همیشه بر یک پاشنه نمی‌چرخد


عینکم را برمی‌دارم


حالا رشته گیسوان تو


و نیمه‌ی دلخور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,154
می دانم کسی در این اتاق نیست،


و شهر خالی است،


و همه ی میدانهای این شهر خالی، خالی ست،


اما من کوچه های غبارآلود را دوست دارم،


و باران کوچه های غبار آلود را.


من آن ها را که شکست خورده اند


و غمگین اند


دوست دارم،


و آن ها را که پیروز شده اند


و باز غمگین اند،


دوست دارم.





مارینه_پطروسیان
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,155
هر روز به صورتت نگاه می کنم


یک خط به سرنوشتت اضافه می شود


هر روز بیشتر از دیروز تو را دوست می دارم


مهربان تر می شوی


خدای من


تعارف ندارم


آه می کشم


دنیا در چشمهایم تنگ و گشاد می شود


و جوانه ای از پای دندان پوسیده ام سبز


هر روز خودم را به درخت وسط حیاط می بندم


چشمهایم را در می آورند


پرنده ها ، سنجابها در گوشهایم لانه می سازند


مورچه ها لبهایم را می بوسند


باد


منحنی لبخندت را به چهره ام می آورد


دنیا شکل تازه ای پیدا می کند


اما


تو خودت هستی


هر روز بیشتر نگاهت می کنم


و یک روز دورتر می شوی.




آیسا_حکمت
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,156
دولت عاشقان هوای تو است


راحت طالبان بلای تو است





کیمیای سعادت دو جهان


گرد خاک در سرای تو است





ناف آهو شود دهان کسی


که درو وصف کبریای تو است





سرمهٔ دیده‌ها بود خاکی


که گذرگاه آشنای تو است





ملک عالم به هیچ نشمارد


آنکه در کوی تو گدای تو است





به سحر ناز عاشقان با تو


از سر لطف دلگشای تو است





آنچه از ملک جاودان بیش است


عاشقان را در سرای تو است





آنچه از سیرت ملوک به است


خاک کوی فلک‌نمای تو است





از بلا هر کسی گریزان است


این رهی طالب بلای تو است





گر رضای تو در بلای من است


جان من بستهٔ رضای تو است





من ندانم ثنای تو به سزا


وصف تو لایق ثنای تو است





این تکاپوی و گفت و گوی فرید


همه در جستن عطای تو است




عطار_نیشابوری
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,157
پیش از گذشتن


رویای بلند خواستن


پلک های شب راتفسیر می کند.


در خم راه


مسافر کدامین خطه


میهمان چشمهای منتظر است؟


تنها آن سوی دیوارها


نسیم


سپیده را


بر چهره ی خیابان می پراکند


و پلک ها


رویاها رامی روبند.


پلک های همیشه با رویاها .




فرامرز_سلیمانی
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,158
گر بدین‌سان زیست باید پست


من چه بی‌شرمم اگر فانوسِ عمرم را


به رسوایی نیاویزم


بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچه‌ی بن‌بست


گر بدین‌سان زیست باید پاک


من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمانِ خود،


چون کوه یادگاری جاودانه،


بر ترازِ بی‌بقایِ خاک...





احمد_شاملو
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,159
حُسن تو همیشه در فزون باد


رویت همه ساله لاله‌گون باد





اندر سرِ ما خیالِ عشقت


هر روز که باد در فزون باد





هر سرو که در چمن درآید


در خدمتِ قامتت نگون باد





چشمی که نه فتنهٔ تو باشد


چون گوهرِ اشک غرقِ خون باد





چشمِ تو ز بهرِ دلربایی


در کردنِ سحر ذوفنون باد





هر جا که دلیست در غمِ تو


بی صبر و قرار و بی سکون باد





قَدِّ همه دلبرانِ عالم


پیشِ الفِ قَدَت چو نون باد





هر دل که ز عشقِ توست خالی


از حلقهٔ وصلِ تو برون باد





لعلِ تو که هست جانِ حافظ


دور از لبِ مردمانِ دون باد



حافظ
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,581
پسندها
5,021
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,160
بی‌ آنکه تو را ببینم


در تو رها می‌شوم


و در کف دریا چشم می‌گشایم


رودم


و به غرق شدن در تو معتادم!




شمس_لنگرودی
 
امضا : Arjmand
عقب
بالا