«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

دفتر شعر دفتر شعر، شعر را دوست دارم | کاربر Tahmine Arjmand

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,059
  • بازدیدها 8,135
  • کاربران تگ شده هیچ

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #491
خیال‌انگیز و جان‌پرور، چو بوی گل سراپایی


نداری غیر از این عیبی ، که می‌دانی که زیبایی





من از دلبستگی‌های تو با آیینه دانستم


که بر دیدار طاقت‌سوز خود عاشق‌تر از مایی





به شمع و ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را


تو شمع مجلس‌افروزی تو ماه مجلس‌آرایی





منم ابر و تویی گلبن که می‌خندی چو می‌گریم


تویی مهر و منم اختر که می‌میرم چو می‌آیی





مراد ما نجویی ورنه رندان هوس‌جو را


بهار شادی‌انگیزی حریف باده‌پیمایی





مه روشن میان اختران پنهان نمی‌ماند


میان شاخه‌های گل مشو پنهان که پیدایی





کسی از داغ و درد من نپرسد تا نپرسی تو


دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی





منِ آزرده‌دل را کس گره از کار نگشاید


مگر ای اشک غم امشب تو از دل عقده بگشایی





رهی تا وارهی از رنج هستی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #492
دوست دارد یا نمی‌خواهد مرا معلوم نیست


عشق، بازی می‌کند با من چرا! معلوم نیست





می‌کشم سر، هرچه می‌ریزد به جامم دست دوست


کِی در این میخانه می‌افتم ز پا معلوم نیست





برگ، دستِ شاخه را وقتی رها می‌کرد گفت:


باد با خود می‌برد ما را، کجا؟ معلوم نیست





یا نمی‌آید به چشم باغبان پاییز ما


یا زمستان و بهار کاج‌ها معلوم نیست





با طبیبان رنج ما را بازگوکردن خطاست


جای زخم عشق بر دل‌های ما معلوم نیست





فاضل
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #493
سلام ای غریب غریبان سلام !


سلام ای طبیب طبیبان سلام !





الا ماهتاب شبستان توس


الا حضرت نور ! شمس الشموس





غریبم من از راه دور آمدم


به دنبال یک جرعه نور آمدم





شبم، آه یک جرعه ماهم بده


پناهی ندارم پناهم بده





ببخشا اگر دور و دیر آمدم


جوان بودم، امروز پیر آمدم





منم زائری خام و بی ادعا


کبوتر کبوتر کبوتر دعا





اگر م**س.ت و مسرور و شاد آمدم


من از سمت باب الجواد آمدم





من از عطر نامت بهاری شدم


تو را دیدم آیینه کاری شدم





تو این خاک را رنگ و بو داده ای


به ایران من آبرو داده ای





ببخشای این عاشق ساده را


ببخشای این روستا زاده را





تو را دیدم و روشنایی شدم


علی ابن موسی الرضایی شدم





سعید_بیابیانکی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #494
بر شانه های ضریحت، تا می گذارم سرم را


انگار می گیری از من، غوغای دور و برم را





حرفی ندارم به جز اشک، نه حاجتی نه دعایی


دست شما می سپارم، این چشم های ترم را





من از جوار کریمه از شهرِ بانو می آیم


آقا ! بگو می شناسم همسایه ی خواهرم را





عطر هوای رواقت، آهنگ هر چلچراغ ات


نگذاشت باقی بماند بغضی که می آورم را





حتی اگر دانه ای هم گندم برایم نریزی


جایی ندارم بریزم جز صحن هایت پرم را





هربار مشهد می آیم انگار بار نخست است


هی ذوق دارم ببینم گلدسته های حرم را





زهرا_بشری_موحد
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #495
من از نهایت شب حرف می زنم


من از نهایت تاریکی


و از نهایت


شب


حرف می زنم


اگر به خانه ی من آمدی


برای من


ای مهربان !


چراغ بیاور


و یک دریچه که از آن


به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم ….





فروغ_فرخزاد
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #496
من با تو به چشم آمدم و هیچ نبودم


چون سایه عدم بود سراپای وجودم





بر غیرت من عیب مگیر ای همه خوبی


وقتی که به اندازه‌ی حُسن تو حسودم





تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست


دیدی که گشودی در و من پَر نگشودم





من "نغمهٔ نی" بودم و چون "مویهٔ عُشاق"


با آه درآمیخته شد، بود و نبودم





یک عمر برای تو غزل گفتم و افسوس


شعری که سزاوار تو باشد نسرودم




نظری
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #497
بلبل آهسته به گل گفت شبی


که مرا از تو تمنائی هست





من به پیوند تو یک رای شدم


گر ترا نیز چنین رائی هست





گفت فردا به گلستان باز آی


تا ببینی چه تماشائی هست





گر که منظور تو زیبائی ماست


هر طرف چهرهٔ زیبائی هست





پا بهرجا که نهی برگ گلی است


همه جا شاهد رعنائی هست





باغبانان همگی بیدارند


چمن و جوی مصفائی هست





قدح از لاله بگیرد نرگس


همه جا ساغر و صهبائی هست





نه ز مرغان چمن گمشده‌ایست


نه ز زاغ و زغن آوائی هست





نه ز گلچین حوادث خبری است


نه به گلشن اثر پائی هست





هیچکس را سر بدخوئی نیست


همه را میل مدارائی هست





گفت رازی که نهان است ببین


اگرت دیدهٔ بینائی هست





هم از امروز سخن باید گفت


که خبر داشت که فردائی هست





پروین_اعتصامی
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #498
صدایی به رنگ صدای تو نیست


به جز عشق، نامی برای تو نیست





شب و روز تصویر موعود من


در آیینه جز چشم های تو نیست





تن جاده از رفتنت جان گرفت


رگ راه جز رد پای تو نیست





مزار تو بی مرز و بی انتهاست


تو پاکی و این خاک جای تو نیست





به تشییع زخم تو آمد بهار


که جز سبز، رخت عزای تو نیست





کسی کز پی اهل مرهم رود


دگر شیعه ی زخم های تو نیست





به آن زخم های مقدس قسم


که جز زخم، مرهم برای تو نیست





قیصر_امین_پور
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #499
دچار باید بود!


و گرنه زمزمه ی حیات


میان دو حرف، حرام خواهد شد.


و عشق،


سفر به روشنیِ اهترازِ خلوت اشیاست.


و عشق،


صدای فاصله‌هاست.


صدای فاصله‌هایی


که غرق ابهامند...





سهراب_سپهری
 
امضا : Tahmine Arjmand

Tahmine Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,280
پسندها
4,846
امتیازها
33,273
مدال‌ها
19
  • #500
نسیم خوش خبر! از نور چشم من چه خبر؟


همیشه در سفر! از بوی پیرهن چه خبر؟





تو پیکی و همه پیغام عاشقان داری


از آن پری، گل قاصد! برای من چه خبر؟





به رغم خسرو از آن شهسوار شیرین کار


برای تیشه زن خسته - کوهکن- چه خبر؟





پرندگان پر و بالتان نبسته هنوز!


از آن سوی قفس، از باغ ، از چمن چه خبر؟





به گوشه ی افق آویخت چشم منتظرم


که از سهیل چه پیغام و از یمن چه خبر؟





نشسته در رهت ای صبح، چشمِ شب زده ام


طلایه دار ! زخورشید شب شکن چه خبر؟





بشارتی به من از از کاروان بیار ای عشق


همیشه رفتن و رفتن ز آمدن چه خبر؟





حسین_منزوی
 
امضا : Tahmine Arjmand
عقب
بالا