- تاریخ ثبتنام
- 28/12/21
- ارسالیها
- 739
- پسندها
- 5,684
- امتیازها
- 22,273
- مدالها
- 24
سطح
15
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #71
اگر بنا را بر دوره کردن میگذاشت، خیلی اتفاقات در سرسرای مغزش حکم به لولیدن میگرفتند. این کار فایدهای داشت؟ حتی نیاز نبود کاری انجام دهد که بخواهد به فایدهاش فکر کند.
کافی بود به ارتباط بی اساس مثلاً خواهر برادریشان فکر کند تا بفهمد همه چیز هیچ بوده و سر تا تهش مملو از چرند.
این آقای مثلاً برادر حتی به خودش زحمت نداد با او خداحافظی کند؛ فقط یک روز صبح وقتی دخترک جواب پیامهایش را برایش فرستاده بود، دیگر هیچ جوابی به او نداد.
چشمهایش را بیشتر روی هم فشرد و ته دلش بابت تمام اتفاقات احساس خجالت کرد؛ از حرص افکار سراسر حماقت آن سالهای خودش، دستانش را مدام مشت کرده و دوباره باز میکرد.
دندانهای نسبتاً سفیدش را روی هم کلید کرد و از بین دندانهایی که به یکدیگر ساییده میشد، خطاب به خودش...
کافی بود به ارتباط بی اساس مثلاً خواهر برادریشان فکر کند تا بفهمد همه چیز هیچ بوده و سر تا تهش مملو از چرند.
این آقای مثلاً برادر حتی به خودش زحمت نداد با او خداحافظی کند؛ فقط یک روز صبح وقتی دخترک جواب پیامهایش را برایش فرستاده بود، دیگر هیچ جوابی به او نداد.
چشمهایش را بیشتر روی هم فشرد و ته دلش بابت تمام اتفاقات احساس خجالت کرد؛ از حرص افکار سراسر حماقت آن سالهای خودش، دستانش را مدام مشت کرده و دوباره باز میکرد.
دندانهای نسبتاً سفیدش را روی هم کلید کرد و از بین دندانهایی که به یکدیگر ساییده میشد، خطاب به خودش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش