نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان ردپای ویرانی | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع FATEMEH.83
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 54
  • بازدیدها 2,614
  • کاربران تگ شده FATEMEH.83

FATEMEH.83

منتقد انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
601
پسندها
5,281
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #51
البته پرواضح بود که این بار، مقصر این قضیه، خودش است!
نازخاتون هم با اشاره به این قضیه جواب داد.
- نمی‌گم همیشه همه‌ی رفتارهام درست و سرقائده است؛ ولی این دفعه، خودت بحث رو بی‌خودی کش دادی.
سپس دو مرتبه گفت:
- پاشو زنگ بزن ببین بابات کجاست، بعدم بیا یه چی دست و پا کنیم الان خسته و گشنه از راه می‌رسه، گناه داره.
از جا بلند شد و درحالی‌که سارافون بنفشش را که دون‌دون‌های سفیدرنگی روی یقه و دور آستین‌هایش طرح شده بودند، صاف می‌کرد به سمت اتاقش رفت و گوشی را از روی میز چنگ زد.
شماره پدرش را گرفت و بدون معطلی و خوردن بوق، تماس وصل شد.
- جون دلم بابا؟
خجالت زده شد و لب گزید. حسین که تقریباً همه حرکات و رفتارهای دخترش را از بر بود، گفت:
- مگه خجالت داره؟ طوری نیست که. دارم با یکی یه‌ دونم حرف...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

منتقد انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
601
پسندها
5,281
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #52

امروز که نتوانسته بود حتی دود یک نخ وینستون را وارد ریه‌هایش کند، سردرد گریبانش را گرفته بود.
با بی‌رحمی تمام جمله‌اش را کامل کرد، و نسبت به این‌که دختر مقابلش قرار بود به یک باره ویران شود کاملاً بی تفاوت بود.
- منکر این نیستم که اگه بخوام و تلاش کنم می‌تونم آدم امنت بشم، کسی که مناسبته ولی، نمی‌خوام تلاش کنم. در جایگاه یه آدم، در جایگاه یه فامیل برات ارزش قائلم؛ اما در جایگاه عشق و کسی که می‌خوام زندگیم و بد و خوبم رو باهاش شریک بشم، برام ارزشی نداری، و نمی‌تونم خودم‌ رو مجبور کنم که برام، ارزشمند باشی.
حرف‌های عادل به سنگی می‌مانست که به سمت طاقچه‌ی دل نفیسه نشانه رفت، و آینه وجودش را ترک‌ترک کرد.
لب زیرینش را به چنگال دندان‌های یک دست و برفی‌اش سپرد و سؤالی که در پس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

منتقد انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
601
پسندها
5,281
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #53
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

منتقد انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
601
پسندها
5,281
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #54
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

منتقد انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
601
پسندها
5,281
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #55
آدم‌ها برایش تاریخ انقضا داشتند.
خوب می‌دانست که به هیچ وجه این مسئله موضوعی شایسته و در خور تحسین نیست، اما تغییرات نه چندان مثبتش بعد از رفتن سونیا، او را به این نقطه کشانده بود.
صدای دینگ پیام در گوشش زنگ زد و دیدن نام وانیا، بر اعصابش خش انداخت اما، خود را به بی اعتنایی زد و در دلش، پر حرص و غضب‌وار واگویه کرد:
- اگه به کارت ادامه بدی و روی سگم رو بالا بیاری، هر حرفی که تا حالا جلوی خودم رو گرفتم که نگم، می‌گم.
به راستی چرا آدم‌ها گمان می‌کنند با پیگیری مداوم و اشک و آه می‌شود دلی که هم مقصدشان نیست را رام و همراه کنند؟ چه کسی بود که برای اولین بار در تاریخ، چنین حرکت بی‌ ثمر و تحقیر کننده‌ای را پایه ریزی کرد؟
از سمت دیگر آندیا همزمان که مشغول تکمیل گلدوزی پرنسس محبوبش بود، گوشی را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 4)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا