مباحث متفرقه یه قاچ رمان o_o

[SHaiNA #T]

سلام دوستان:cool:
منو که میشناسین؟
اگرهم نمیشناسین، من شاینام:high_five:
خب اینجا میتونین یه تیکه یا یه خلاصه از رمانی که دوس دارین رو به بقیه بگین و اسم رمان رو هم بگین تا اگه خوششون اومد بخونن.

 

[Cãlypso]

آوا دختری که در محله های پایین شهر تهران همراه خانواده اش زندگی می کند.
یک رویداد ساده زندگی او را دگرگون می کند.
نفرتی که تبدیل به یک عشق میشود. مثلثی عشقی و پایان خوش (:
رمان: آوای انتظار
پیشنهاد میشه حتما بخونید.[ :

 

[Osenwt]

گیاهخواری صرفا ژستی نمادین نیست. همچنین تلاشی برای منزوی ساختن خود از واقعیت‌های زشتِ جهان هم نیست، که خود را بدونِ مسئولیتی در قبال ستم و کشتارِ سرتاسر جهان پاکیزه نگاه داریم. گیاهخواری گامی علمی و کارآمد است که با انتخاب آن می‌توان هم به کشتن حیوانات خاتمه داد و هم به وارد ساختن رنج به آن‌ها.

– کتاب آزادی حیوانات اثر پیتر سینگر

 

[Lindaw]

• بزرگترین دروغ دنیا این است: در مرحله‌ای از زندگی، کنترل آنچه به سرمان می‌آید از دستمان خارج می‌شود و سرنوشت هدایت آن را به عهده می‌گیرد.
• افسانه‌ی شخصی چیزی است که همیشه در صدد انجام آن بوده‌ای، هر کس از زمان بچگی‌اش می‌داند که افسانه‌‌ی شخصی‌اش چیست.
• کتاب کیمیا گر پائولو کوئلیو حتما بخونید عالیه

 

[**Black Knight**]

رمان دموناتا و دارن شان...
همین
دموناتا:درباره ی جنگ با شیاطینه.
دارن شان:درباره ی دستار یه خون اشام هستش

 

[SHaiNA #T]

یه رمان کل کلی و خنده دار: اشرافی شیطون بلا
درباره ی یه دختر اشرافی که تو خونه باید اشرافی رفتار کنه و تو دانشگاه و جاهایه دیگه شیطنت میکنه زیاد...
بخونین خیلی قشنگه :)

 

[SHaiNA #T]

رمان علشقانه، طنز، و همین طور غم انگیز
رمان گندم
یه دختر که میفهمه دختر اصلی یه خانواده ی پولدار نیست...
شما چه حالی میشین که اینو بفهمین؟
فرار میکنه و در این بین دو تا از پسرای فامیل هم دنبالشن و همش تا یه قدمیه رسیدن بهش میرن و نا امید میشن...
در این بین ماجرا ها ی طنز و غم انگیزی پیش میاد...
نویسنده م. مودب پور:)

 

[I'm.JãS❀]

اشعه سبز سحر آمیز
ژول ورن
ساموئل و سباستین دو اشرافزاده به همراه خواهرزادشون راهی یه سفر پر ماجرا میشن.

 

[روناهی]

رمان علشقانه، طنز، و همین طور غم انگیز
رمان گندم
یه دختر که میفهمه دختر اصلی یه خانواده ی پولدار نیست...
شما چه حالی میشین که اینو بفهمین؟
فرار میکنه و در این بین دو تا از پیرای فامیل هم دنبالشن و همش تا یه قدمیه رسیدن بهش میرن و نا امید میشن...
در این بین ماجرا ها ی طنز و غم انگیزی پیش میاد...
نویسنده م. مودب پور:)

من از مودب پور
گندم،شیرین،خواستگاری،پریچهر و یلدا رو خوندم همشون محشرن
همه رو بخونید

 

[I'm.JãS❀]

گوشماهی
پسری که عاشق دخترعموش بوده و قبل از سربازی پسره با هم نامزد میکنن ولی وقتی پسره برمیگرده دختره با کس دیگه ای ازدواج کرده بوده. طی اتفاقاتی پسره فراموشی میگیره و سر از ترکیه در میاره. اونجا تازه ماجرا شروع میشه